خرقه صورت بسوزان کسوت معنی بپوش
از خم کثرت برآی و ساغر وحدت بنوش
گرچه از کوشش نگردد هیچ زنگی روسفید
تا توانی در صفای قلب زنگ اندود کوش
شاهدان بی پرده اند و مطربان اندر نوا
نشنوی یا خود نمی بینی تو با این چشم و گوش
قطره ای وقتی زابر عشق بر خاکم چکید
لاجرم خون شیاوشست میآید بجوش
حیرتم بر حیرت افزوده بظلمات سلوک
خضر راهی کو که بگشاید مرا او هوش گوش
بت پرست ار نقش بتگر را ببندد در نظر
لاجرم از کعبه خاطر فرو شوید نقوش
تا مگر از خاک سوی عالم پاکش برند
گوش جان آشفته را باشد بپیغام سروش
راند شیخ از مسجدم ای میگساران همتی
تا مگر راهی دهندم در سرای میفروش
میفروش بزم وحدت ساقی مستان علی
آنکه او را مدح گویند گویا و خموش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفهوم وحدت و معنویت میپردازد. شاعر از خواننده میخواهد که از ظواهر دنیوی و کثرتها فراتر برود و به حقیقت واحد بیندیشد. او به تلاش برای پاکسازی قلب و دوری از زنگارهای آن تاکید دارد. همچنین به وجود شاهدانی اشاره میکند که بیپرده هستند و به نغمههای زندگی گوش میدهند. شاعر از احساس عشق و شور درونی خود صحبت میکند و از جستجوی حقیقت و دانش در دنیای تاریکی که در آن قرار دارد، ابراز حیرت میکند. در نهایت، از میگساران میخواهد تا راهی به دنیای حقیقت و وحدت برایش بگشایند و به میفروشی اشاره میکند که در بزم وحدت، جایگاه مهمی دارد.
هوش مصنوعی: لباس ظاهری را کنار بگذار و به معنای عمیقتر بپرداز. از محدودیتهای دنیای مادی فراتر برو و از نوشیدن تجربهی وحدت و یکپارچگی لذت ببر.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه هیچ زحمتی نمیتواند لکهای از روی نیکی بردارد، تا جایی که میتوانی در پاکی و روشنی دل، تلاش کن.
هوش مصنوعی: شاهدان بدون حجاب و پنهانی هستند و نوازندگان در حال نواختن هستند. آیا تو نمیشنوی یا با این چشم و گوش خود نمیبینی؟
هوش مصنوعی: وقتی عشق به قلب من چکید، مانند قطرهای که بر زمین میافتد، به طور طبیعی احساساتی عمیق و دردناک در من به وجود آمد که گویی همانند خون شجاعی است که به جوش میآید.
هوش مصنوعی: حیرتم در دل تاریکیهای راهی که در پیش دارم بیشتر شده است. آزمایش سلوک و راهنمایی خضر کجا است که بتواند مرا از این وضعیت نجات دهد و به من هوشیاری الهام کند؟
هوش مصنوعی: اگر پرستش کننده بت، تصویر ساز بت را در ذهنش محو کند، به ناچار یاد کعبه و نقشهای آن از خاطرش پاک خواهد شد.
هوش مصنوعی: شاید از زمین به سوی دنیای پاکی ها بروند و گوش جان آشفته ما به پیغام فرشته ای توجه کند.
هوش مصنوعی: ای میگساران، از مسجد بیرون روید و به من یاری رسانید تا شاید فکری برای من کنید و راهی به سوی میفروشی باز شود.
هوش مصنوعی: در میخانهی عشق و وحدت، ساقیِ مستان علی به قدری بزرگ و شایسته است که حتی اگر کسی او را ستایش کند یا silent بماند، ارزش او تغییر نمیکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نیست از قدر و خطر در هفت کشور هم کفوش
زین همی نازد ولیش و زان همی سوزد عدوش
گر عدو خواهد که در راه خلافش دم زند
نم نماند در دهانش دم بگیرد در گلوش
اوج علیین نخوانم همت عالیش را
[...]
مست و لایعقل گذشتم از در میخانه دوش
سالکی دیدم نشسته پیش پیر می فروش
گشته از دنیا و مافیها به کلی اختیار
از پی یک جرعه می بر باد داده عقل و هوش
مطربان افتاده بی خود هر یکی بر یک طرف
[...]
ای خریداران رویت عاشقان جان فروش
شور در مردم فتاد از عشق رویت رو بپوش
با قفاداران انجم ماه نتواند زدن
با رخت پهلو اگر خورشید باشد پشت روش
من خمش بودم مرا آورد شوقت در سخن
[...]
یار خرمن سوز ما گو روی گندمگون بپوش
ورنه خواهد سوخت خرمن هر کرا عقل است و هوش
روی گندمگون نمود و جان ما یک جو فروخت
از چه شد باز اینچنین گندم نمای جو فروش
شاهدان از گوشها کردند درها را رها
[...]
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سِرِّ مِیفروش
گفت آسان گیر بر خود کارها کز رویِ طبع
سخت میگردد جهان بر مردمانِ سختکوش
وان گَهَم دَر داد جامی کز فروغش بر فلک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.