عاشق گریختن نتواند ز بند او
گر شش جهت اسیر بود در کمند او
عاقل اگر چه پند حکیمانه میدهد
عاشق چگونه گوش گذارد به پند او
ای عشق از کدام درختست میوهات
کز وهم برتر است نهال بلند او
آمد به شکل نعل سبک خنک او هلال
بر آسمان گذشته همانا سمند او
مرهم به داغ دل چه نهی ای طبیب شهر
درمان ز کس طلب نکند مستمند او
از ملک عشق عقل نیارد گریختن
گرد جهان حصار شود شهربند او
طوطی حدیث آن لب شیرین چو بشنود
تنگ شکر نثار کند پیش قند او
مردم نهند مرهم بر ریش اندرون
ساید نمک به داغ درون دردمند او
آشفته سرّ عشق نداند به جز خدای
بیجا حکیم دم مزن از چون و چند او
عشق است مرتضی دو جهان جلوهگاه وی
امکان بود تمام اسیر کمند او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضمون عشق و تسلط آن بر انسانها میپردازد. شاعر بیان میکند که عاشق نمیتواند از بند عشق رهایی یابد، حتی اگر در شش جهت گرفتار باشد. عقل و پندها نمیتوانند عاشق را از عشق باز دارند. عشق به گونهای است که بالاتر از تصورات انسانی قرار دارد و میوهای از درختی برتر است. شاعر به قدرت عشق اشاره دارد که حتی در حالتی شبیه به خوشحالی و سرخوشی، باز هم دلباخته و تحت تأثیر آن است. عشق برای عاشق، تمام جهان را محصور میکند و هیچ درمانی جز خود عشق نمیتواند آلام دل او را تسکین دهد. در نهایت، عشق به عنوان جلوهگاهی از وجود مرتضی (علی) توصیف میشود و تمام موجودات در این دام عشق، اسیر هستند.
هوش مصنوعی: عاشق هیچوقت نمیتواند از چنگال محبوبش فرار کند، حتی اگر در هر سمت و سو به دام افتاده باشد.
هوش مصنوعی: هرچند که فرد عاقل نصیحتهای خردمندانهای ارائه میدهد، اما عاشق چگونه میتواند به این نصیحتها توجه کند و به آنها گوش دهد؟
هوش مصنوعی: ای عشق، میوهات از کدام درخت است که از خیال بالاتر است و درخت تو به قدری بلند است؟
هوش مصنوعی: هلالی سبک و خنک بر آسمان ظاهر شده است که همچون سمندی شاداب و تندرو به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: ای طبیب شهر، دل داغدار را با چه درمانی میتوانی نجات دهی؟ کسی که نیازمند و دردمند است، از هیچکس مدد نمیجوید.
هوش مصنوعی: در عشق، عقل نمیتواند از آن فرار کند و در واقع، عشق مانند دژی است که هیچکس نمیتواند به راحتی از آن خارج شود. عشق به قدری قوی و مستحکم است که همه جا را تحت تأثیر خود قرار میدهد و هیچ راهی برای فرار از آن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: وقتی طوطی حرفهای شیرین آن لب را میشنود، از روی محبت، شکر و نیکی زیادی را به او تقدیم میکند.
هوش مصنوعی: مردم بر زخمهای درونی فردی که در عذاب است، تسلی و آرامش میدهند، اما در عین حال خود به مشکلات و دردهای او نیز دامن میزنند.
هوش مصنوعی: عشق را جز خدای حکیم کسی نمیداند، بنابراین در مورد چرایی و چگونگی آن صحبت نکن.
هوش مصنوعی: عشق مرتضی با دو عالم درخشندگی دارد و تمام هستی در دام او گرفتار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلسوز ما که آتش گویاست قند او
آتش که دید دانهٔ دلها سپند او
هر آفتاب زردم عیدی بود تمام
چون بینمش که نیم هلال است قند او
بر چون پرند، لیک دلش گوشهٔ پلاس
[...]
گفتم به عقل پای برآرم ز بند او
روی خلاص نیست به جهد از کمند او
مستوجب ملامتی ای دل که چند بار
عقلت بگفت و گوش نکردی به پند او
آن بوستان میوه شیرین که دست جهد
[...]
روزی که پسته دید لب همچو قند او
شد خنده زهر در دهن نیم خند او
لیلی وشی که شورش سوادی من ازوست
یک حلقه است چشم غزال از کمند او
جان می دهد به نرگس بیمار خلق را
[...]
پر نارساست سعی تحیر کمند او
ای ناله همتی ز نهال بلند او
برقی به ماه نو زد و گردی به موج گل
از ابروی اشارهٔ نعل سمند او
ناسور را به داغ دوا میکنند و بس
[...]
بندد دل ار چنین خم مشکین کمند او
ای صید دل مجوی خلاصی ز بند او
اندیشهای ز چشم بدش نیست زانکه هست
دایم ز خال چهره بر آتش سپند او
اول به کشور دل من تاخت هر که کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.