تا چه شکوه بود از اختر نامسعودم
که به تعداد سگان در شه معدودم
گرچه بردیم بسی رنج زایام فراق
برد در کوی ایاز عاقبت محمودم
لله الحمد که در کوی مغان معتبرم
اگر از خانقه و کعبه دلا مردودم
نکنم طوف حرم رخ ننهم سوی کنشت
با تو سازم که از این هر دو توئی مقصودم
جلوه نور تو بر سجده آدم سبب است
من هم از پرتو مهرت بملک مسجودم
بی تو گر عمر خضر میدهدم معدومم
ور شوم در تو فنا در دو جهان موجودم
منت از دیده ندارم پی دیدار بتان
منکه شاهد بود از پرده دل مشهودم
تا مبادا که کند در تو اثر آتش من
سوختم از تو نهان تا که نه بینی دودم
رنگ می کی رود از جامه مرا ای زاهد
کاز ازل خرقه تن بوده شراب آلودم
بافت در کارگه عشق تو نساج مرا
از ولای تو و اولاد تو تار و پودم
بعد از این چهره نسایم بدری آشفته
که بخاک درشه جبهه طاعت سودم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و ارادت شاعر به معشوقش میپردازد. شاعر از ویژگیهای برجسته معشوق سخن میگوید و به این نکته اشاره میکند که حتی اگر در نظر دیگران بیارزش و مردود باشد، ولی او در دل خود عشق و ارادت عمیقی به معشوق دارد. او با بیان اینکه بدون معشوق خود را مفقود و معدوم میداند، نشان میدهد که عشقش به معشوق تمامی وجودش را پر کرده است. همچنین شاعر به اثرات عشق و استفاده از نمادهایی چون "سجده" و "شراب" برای بیان احساسات خود پرداخته و اشاره میکند که تمام وجودش به عشق معشوق وابسته است. در نهایت، او از دگرگونیهای روحی و احساسی ناشی از این عشق سخن میگوید و به پایداری در طاعت معشوق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: به چه اندازه باید از تقدیر بد خود ناراحت باشم که به اندازهی تعداد سگهای شهر، در زندگیام کمارزش و بیاهمیت هستم.
هوش مصنوعی: اگرچه ما در دوره جدایی از هم، رنجهای زیادی را تحمل کردیم، اما در نهایت، من به محفل و جایگاه محمود رسیدم.
هوش مصنوعی: خدا را شکر که در محله مینوشندگان ارزش و اعتبار دارم، حتی اگر در خانقاه و کعبه از من پذیرش نکنند.
هوش مصنوعی: نمیخواهم از حرم طواف کنم و رویم را به مکان تو بگردانم، زیرا تویی که هدف من از این دو مکان هستی.
هوش مصنوعی: نور تو که بر سجده آدم تابید، دلیل اصلی است. من نیز به خاطر پرتو محبت تو، به مقام پرستش رسیدهام.
هوش مصنوعی: اگر بخواهم عمر جاودانی مثل خضر را داشته باشم اما بدون تو، وجودم بیمعناست. اما اگر در تو گم شوم، در هر دو جهان هم زندگی دارم و هم وجود.
هوش مصنوعی: من از دیدن معشوقانم هیچ انتظاری ندارم، چرا که دل من خود به تنهایی، شواهد عشق را نمایان میکند.
هوش مصنوعی: من به خاطر تو در آتش عشق سوختم، اما نمیخواهم که تأثیر آن بر تو باقی بماند؛ تا جایی که تو نتوانی شعله و دود آن را ببینی.
هوش مصنوعی: ای زاهد، رنگ شراب از جامهام میرود، زیرا از ابتدا زندگیام در آغوش نوشیدنی بوده و لباس من آغشته به شراب است.
هوش مصنوعی: در کارگاه عشق تو، من مانند یک بافنده هستم، که از سرزمین و نسل تو بافته شدهام.
هوش مصنوعی: پس از این، چهرهای آرام را نمیسازم و مانند یک دیوانه به زمین نمیافتم، بلکه در جبهه اطاعت سود میبرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ایستاده به سر از آه دمادم دودم
من همانا شده از آه الف ممدودم
همچو دودم ز خود ای شمع چه می سازی دور
گرنه پیشت ز سیه کاری خود مردودم
برمن دلشده هر رنج که بود از من بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.