گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

زهر کناره بیغمای گل چه میکوشند

زبلبلان چه عجب گر بباغ بخروشند

کسان که مهر تو در سینه کرده اند نهان

بر آفتاب جهانتاب پرده میپوشند

مگر خدای نه ستار شد چرا زهاد

بهتک پرده صاحبدلان همی کوشند

زهندوان بر آتشکده مقیم مپرس

دو زلف تست که ساکن بر آن بناگوشند

نه تکیه کرده بر ابرو دو چشم ترکانند

که اوفتاده بمحراب مست و مدهوشند

شرار حسن تو از طورعشق تا بر خاست

جهان بر آتش سودا چو دیگ میجوشند

مده تو پند و منه بگذر ای ناصح

عبث مکوش که عشاق پند مینوشند

به تست نسبت عشاق نسبت یعقوب

نه مصریند که یوسف بهیچ بفروشند

گر آفتاب پرستند هندوان خوشباش

که هندوان تو با آفتاب هم دوشند

شوند ساکن میخانه منکران شراب

زجام عشق چو آشفته گر دمی نوشند

بجز ولای علی در جهان نمی ورزند

کسان که صاحب عقل و فراست و هوشند

 
 
 
بابافغانی

مقیدان تو از یاد غیر خاموشند

بخاطری که تویی دیگران فراموشند

برون خرام که بسیار شیخ و دانشمند

خراب آن شکن طره و بنا گوشند

چه عیش خوشتر ازین در جهان که یک دو نفس

[...]

صائب تبریزی

چگونه باده عرفان جماعتی نوشند

که باده در رگ تاک است ومست ومدهوشند

حدیث بیش وکم ومهرذره بدمستی است

ز یک پیاله دو عالم شراب می نوشند

ز ما سلام به دارالسلام دار رسان

[...]

سلیم تهرانی

برای طعنه ی ما این همه چه در جوشند

که عاقلان همه دیوانه ی قبا پوشند

نشاط مستی ما را به شب تماشا کن

که روز، باده کشان چون چراغ خاموشند

چمن ز بلبل و قمری به کام صیاد است

[...]

بیدل دهلوی

جماعتی‌که نظرباز آن بر و دوشند

به جنبش مژه عرض هزارآغوشند

ز حسن معنی دیوانگان مشو غافل

که این‌کبودتنان نیل آن بناگوشند

به صد زبان سخن‌ساز خیل مژگانها

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از بیدل دهلوی
آشفتهٔ شیرازی

معاشران دغل صاف عشق می‌نوشند

به تک‌پرده اصحاب راز می‌کوشند

نه صاحبان نظر راست بینشی کامل

لباس عشق هوس‌پیشگان چه می‌پوشند

صبوصفت به فغان مدعی ولی عشاق

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه