زشهر تا مه بیمهر من شده است مسافر
مرا بر آتش غم همچو دود ساخت مجاور
مه دو هفته من ماههاست در سفرستی
زشهر کی قمری جز مهی شده است مسافر
بهفت دفتر و آثار هر ملل که رسیدم
بهر کتاب شده منکران عشق تو کافر
به نرد عشق تو خوش باختیم عقل و دل و دین
که پاک باز نکوتر بود حریف مقامر
بفکر امر خطریست هر کسی و مرا خود
نکرده جز خطر عشق تو خطور بخاطر
نه ماه راست چوسروت چمان قدی متمایل
زسرو کی بدمد گل بدین صفت متواتر
وفور نعمت حسنت ندیده است همانا
که گفت نعمت باغ بهشت آمده وافر
من و محبت تو غیر از این بگو عملم کو
اگر چه زاهد شهر است بر عمل متظاهر
حساب روز قیامت چو با تو شد سر وکارش
چه غم بفسق گر آشفته تو شد متجاهر
سحر زهاتف غیبی شنیدم این که همیگفت
علیست باطن و ظاهر علیست اول و آخر
تو را جواهر منظوم چون نثار علی شد
سزد نثار بیارندت ار ز عقد جواهر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و غم خود سخن میگوید و احساسات عمیقش را در قالب شعر بیان میکند. او خود را مسافری میداند که در جستجوی معشوقش به سفر رفته است. ماه و آسمان نمادی از غم و جدایی او هستند و او حس میکند که عشقش فراتر از عقل و دین است. او به معضلات انسانی و خطری که عشقش برایش به همراه دارد اشاره میکند و بیان میکند که در این راه، تمام چیزهای مادی و زمینی بیمحتوا هستند. شاعر همچنین به مقام و شرافت علی (ع) اشاره میکند و او را به عنوان نماد باطن و حقیقت میشناسد. در نهایت، او بر اهمیت محبت و عشق تأکید میکند و از زهد ظاهری زاهدان انتقاد میکند.
هوش مصنوعی: از شهری که عشقش بیرحم است، من به مسافرت رفتهام. غم من همچون دودی، مرا در آتش سوزانده و به مکانی دیگر برده است.
هوش مصنوعی: ماه من که دو هفته است در سفر به سر میبرد، در شهر هیچ قمری جز او نیست که مسافر باشد.
هوش مصنوعی: وقتی که به هفت دفتر و آثار ملتهای مختلف نگاه میکنم، میبینم که در هر کتاب، کسانی که عشق تو را انکار میکنند، به نوعی کافر محسوب میشوند.
هوش مصنوعی: ما در بازی عشق تو باختیم و عقل و دل و دینمان را باختیم، زیرا که در این میدان، باختن به تو بهتر از بردن در دنیا است.
هوش مصنوعی: هر کسی در فکر مسائل و مشکلات جدی زندگیاش است، اما تنها چیزی که به ذهن من میآید، خطر عشق توست.
هوش مصنوعی: هیچ ماهی به زیبایی تو نیست و قامت تو مانند درختی که به سمت زمین متمایل شده، دلربا است. آیا گلی به این زیبایی از این صفات خواهد رویید؟
هوش مصنوعی: فراوانی نعمتها زیبایی خاصی دارد و به راستی که گفته شده نعمتهای بهشتی به وفور موجود است.
هوش مصنوعی: من و محبت تو چه جای دیگری میتوانم بروم؟ اگرچه کسی در شهر به ظاهرسازی عبادت میپردازد، اما من به عمل حقیقی عشق تو توجه دارم.
هوش مصنوعی: وقتی که در روز قیامت حساب و کتاب تو به میان بیاید، دیگر نباید نگران گناهانت باشی، حتی اگر کسانی که به آنها آشکارا پرداختهای، دچار پریشانی شوند.
هوش مصنوعی: در صبح زود از اسرار غیبی شنیدم که میگفتند علی، حقیقتی است که در باطن و ظاهر خود را نشان میدهد و او هم اول است و هم آخر.
هوش مصنوعی: تو همچون جواهر درخشان و ارزشمندی هستی، شایسته است دیگران برای تو کرامت و احترام قائل شوند، حتی اگر از بین جواهرات فروختهشده به تو نثار کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به حسن عارض چون ماه و زیب چهرهٔچون خور
ببردی از بر من دل، بخوردی از دل من بر
ز رشک طلعت خوبت بریزد اختر گردون
ز اشک چشمهٔ چشمم بمیرد آتش اختر
به صید عاشق بیدل گشاده زلف تو چنگل
[...]
قد تو قامت طوبی لب تو شربت کوثر
خط تو سر خط خوبی خد تو لاله نوبر
فرید عالم و زیب جهان و زینت کشور
که کشور هنرش شد به نوک خامه مسخر
فروغ بزم هنر باشد آنکه محفل دانش
زنور شمع وجودش مزین است و منور
ملا ذو مفخر ارباب نظم آمده کورا
[...]
گدای راهنشین گر کند تصور شاهی
اثاث پادشهانش شود چگونه میسر
نه هرکه را که درافتد به دل خیال خلافت
برند باجش بر در نهند تاجش بر سر
در آن محال که وهم و گمان مجال ندارد
[...]
رسید نامه فتح عبید زشت بد اختر
ز شهر کوفه ویرانه به مدینه اطهر
برای خواندن آن نامه روسیاه خطیبی
بسان سکه خارج نمود جای به منبر
نوشته بود که الیوم دور دور یزید است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.