با تف عشق ما در افتادیم
شمعوَش شعله بر سر افتادیم
بارها داده سر در این سودا
با سر نو به او در افتادیم
هفت دریای عشق را گشتیم
رسته زین یک به دیگر افتادیم
در خرابات عمرها خوش بود
آخر عمر خوشتر افتادیم
چه عجب دامن ار به می آلود
چون به میخانه با سر افتادیم
چون به غربت گرفته جا جانان
ما هم از خانمان در افتادیم
طوس را ما به پارس بگزیدیم
داده دل پیش دلبر افتادیم
چون تجلی طور اینجا بود
ارنیگو بر او در افتادیم
لیل مظلم بُدیم و ماه شدیم
ذره بودیم چون خور افتادیم
رند مست و خراب آشفته
زلف او را به چنبر افتادیم
بی سر و پا رسیده بر در شاه
در خور تاج و افسر افتادیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق عمیق و درگیرکنندهای است که عاشق با تمام چالشها و مشکلات آن روبهرو شده است. شاعری به توصیف لحظات و احساسات خود پرداخته و از دگرگونیهای ناشی از عشق سخن میگوید. او به سفر در دریای عشق اشاره میکند و ابراز میکند که در نهایت خوشی و آرامش را در خرابات عمر پیدا کرده و با جانان خود در آغوش میافتد. تصویرهای غنی و متنوعی از عشق، غربت و حالتهای روحی در این شعر وجود دارد که نشاندهنده زیبایی و سختیهای این احساس عمیق است. در نهایت، شاعر به تواضع و حالتی بیسر و پا در برابر معشوق اشاره میکند، به طوری که عشق او را به مراتب بالاتر از مقام و ثروت میبرد.
هوش مصنوعی: با عشق ما شروع به چالش کردیم و مانند شمعی که شعلهاش به سرش میرسد، دچار تلاطم شدیم.
هوش مصنوعی: بارها با شوق و جنون به این عشق سر سپردیم و خود را به خطر انداختیم.
هوش مصنوعی: ما در هفت دریای عشق سفر کردیم و از هم جدا شدیم، اما در نهایت دوباره به هم پیوستیم.
هوش مصنوعی: در میخانه، روزهای زندگی زیباست و در پایان زندگی نیز روزهای خوشتری را تجربه کردهایم.
هوش مصنوعی: عجیب است که وقتی دامن را به می آغشته کردیم، این اتفاق رخ داد که با سر به میخانه افتادیم.
هوش مصنوعی: وقتی که در غربت و دور از وطن قرار داریم، احساس میکنیم که روحمان نیز در رنج و دوری از خانه است.
هوش مصنوعی: ما طوس را به سرزمین پارس انتخاب کردیم و دلمان را به خاطر عشق به معشوقمان سپردیم.
هوش مصنوعی: چون اشراق و نور خداوندی در اینجا وجود دارد، ما به او نزدیک شده و در برابرش افتادیم.
هوش مصنوعی: در شب تاریک بودیم و به نور ماه تبدیل شدیم، مانند ذراتی بودیم که با تابش خورشید روشن شدیم.
هوش مصنوعی: ما در حالت مستی و نابسامانی، به چنبر زلف آشفته او گرفتار شدهایم.
هوش مصنوعی: بیآنکه هیچ جایگاهی داشته باشیم، در برابر پادشاه حاضر شدیم و در موقعیتی هستیم که شایسته تاج و تخت نیستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با خراباتئی در افتادیم
در خرابات با سر افتادیم
بارها اوفتاده ایم اینجا
آخر عمر دیگر افتادیم
دل به دریا فتاد و ما در پی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.