فریب صید آن نخجیر خوردی
که از صیاد دیگر تیر خوردی
نخوردستی بطفلی شیر مادر
که خون عاشقان چون شیر خوردی
در اول نظره عشقش شهیدی
مگر تیر نظر را دیر خوردی
عبث افتاده ای در دام زاهد
فریب رشته تزویر خوردی
تو آن مستی که هشیارت نبود
شراب عشق بی تغییر خوردی
سرا پا کیمیائی ای مس قلب
زخاک میکده اکسیر خوردی
دل دیوانه از زلفش رمیدی
همانا صدمه از زنجیر خوردی
بخود باز آمدی از مستی عشق
چه کم این کیف بی تأثیر خوردی
ززخمت خون چو می میجوشد ایدل
مگر از چشم مستش تیر خوردی
بصورت در نگنجد یار کاخر
فریب پرده تصویر خوردی
پریشانی مدام آشفته با عشق
ز یک پستان همان شیر خوردی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.