اگر زلف دلاویزش صبا وقتی برافشاند
هزاران سلسله دلرا بیک جنبش بجنباند
اگر افتد بدست آن طره طرار صوفی را
بوقت وجد بر کون و مکان دامن برافشاند
اگر بند نقاب از آن گل رخساره بگشائی
نه پندارم که دیگر بلبلی وصف گلی خواند
مدد از عشق اگر باشد عجب نبود زتأثیرش
که موری پادشاهی سلیمانرا بگرداند
کسی گر یکدلی رنجاند صد کعبه شکست از او
چه خواهد دید پاداشش اگر صدل برنجاند
از این سودای آشفته بپرهیزید ای یاران
که این شوری که او را هست عالم را بشوراند
برو زاهد مده پندم تو اندر عشق مهرویان
نمیدانی که عاشق پند تو افسانه میداند
مرا گفتی که از آن حلقه گیسو دلت بستان
دلی هر کس که با کس داد هرگز بازنستاند
طمع دارم ز لطف حق گرچه نیستم قابل
مرا در خاک کوی مرتضی آخر بمیراند
مگر نتوان بدل کردن شقی را بر سعید ای دل
که گر خواهد علی از لطف عام این کار بتواند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شاعر به زیبایی و قدرت عشق و تأثیر آن بر دلها اشاره میکند. او با توصیف زلف و چهره محبوب، بیان میکند که با حدوث عشق، زندگی و جهان دگرگون میشود. شاعر به چالشهای عشق و اثرات آن بر دلها و روحیات افراد اشاره دارد و هشدار میدهد که از این شور و شوق بپرهیزید. او همچنین به زاهدان میگوید که عشق حقیقی فراتر از نصیحتها و پندهاست و فقط دل عاشق میداند که عشق چیست. در نهایت، شاعر از لطف خداوند امیدوار است و به این نکته تأکید میکند که تغییر سرنوشت انسانها در دستان علی (ع) است.
هوش مصنوعی: اگر نسیم صبا زمانی موهای پریشان او را به باد بیندازد، هزاران رشته دل را با یک حرکت به وجد میآورد.
هوش مصنوعی: اگر آن موهای زیبا به دست کسی بیفتد که صوفی باشد و در حال شوق و وجد باشد، دامنش را بر زمین و مکان پخش میکند.
هوش مصنوعی: اگر پوشش از چهره زیبای آن گل برداری، فکر نمیکنم بلبل دیگری بتواند زیبایی او را توصیف کند.
هوش مصنوعی: اگر عشق کمک کند، تعجبی نیست که تأثیر آن بتواند حتی موری را به فردی قدرتمند مانند سلیمان بکشاند.
هوش مصنوعی: اگر کسی با یک دل آزردگی ایجاد کند، به اندازه هزار کعبه را شکسته است. در مقابل، چه پاداشی میتواند دریافت کند اگر دیگران را مورد آزار قرار دهد؟
هوش مصنوعی: ای دوستان، از این افکار آشفته دوری کنید، زیرا این شور و حال میتواند جهانی را به هم بریزد.
هوش مصنوعی: ای زاهد، نرو و نصیحتی به من نکن، زیرا تو در عشق زیباییها نمیدانی. عاشق به نصیحت تو توجه نمیکند و آن را داستانی خیالی میداند.
هوش مصنوعی: به من گفتی که از آن حلقه موهای خود، دل کسی را بستان. اما هر کسی که دلش را به کسی بدهد، هرگز نمیتواند آن را پس بگیرد.
هوش مصنوعی: من با وجود اینکه لیاقت ندارم، امیدوارم که لطف حق شامل حال من شود و در سرزمین کوی مرتضی، سرانجام جانم را بگیرد.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است که دل شقی را به فرد خوشبخت تبدیل کند؟ اگر علی بخواهد، به برکت لطف عامش، میتواند این کار را انجام دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیا، که باز جانها را شهنشه باز میخواند
بیا، که گله را چوپان بسوی دشت میراند
بهارست و همه ترکان بسوی پیله رو کرده
که وقت آمد که از قشلق بییلا رخت گرداند
مده مر گوسفندان را گیاه و برگ پارینه
[...]
بت محمل نشین من مگر حالم نمی داند
که می بندد برین دل بار و محمل تند می راند
جمازه در ره و آویخته دل چون جرس با او
نفیر و ناله دل هم به آواز جرس ماند
سگی دنبال آن محمل، طفیل او دوران من هم
[...]
سلام حال بیماران رسانیدن صبا داند
ولی او نیز بیمارست و میترسم که نتواند
صبا شوریده سودای زلف اوست میترسم
که گستاخی کند ناگه بران در، حلقه جنباند
هوس دارم که درپیچم میانه نامهاش خود را
[...]
زبان اشک رنگینم، سخن از دیده میراند
معمای ضمیر روشنم چون آب میخواند
کجا شبدیز زلف سرکشت را دیده دریابد
اگر چه اشک گلگون را در این ره گرم میراند
جنون اندر سر مجنون نخواهد جنبشی کردن
[...]
زخود بیگانگی را آشنایی عشق می داند
به خود مشغول بودن را جدایی عشق می ماند
همان با زلف لیلی روح مجنون می کند بازی
ز زنجیر محبت کی رهایی عشق می داند؟
مگو چون بلبل و قمری سخن از سرو و گل اینجا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.