من زفعل زشت خود ای همدمان مستوحشم
خرقه آلوده دارم مستحق آتشم
شرم میدارم زشیخ خانقاه و برهمن
نه مسلمانم نه گبرم زین سبب مستوحشم
رحمی ایدست خدا پیر طریقت از کرم
وارهانم چون اسیر دام نفس سرکشم
نیست جز جهل مرکب در وجودم ایدریغ
میزنم لاف خردمندی که اهل دانشم
گر بپاداش عمل در دوزخم خواهند برد
اهل دوزخ در فغانند از نفیر موحشم
ای طبیب درد پنهان ای علی مرتضی
تو مسیحی من زسودا عمرها شد ناخوشم
شاید ار صید مراد آشفته نخجیرم شود
نیست جز تیر مدیح مرتضی در ترکشم
زهره چنگی برقص آید ببزم آسمان
مطرب ار خواند به الحان این حدیث دلکشم
عذرم ار افتد قبول و عجزم ار آید پسند
در نجف از پارس خواهد برد دوران مفرشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس عمیق ندامت و اضطراب شاعر از اعمال زشت خود است. شاعر با اشاره به ناپاکیهایش، خود را مستحق عذاب میداند و به همین دلیل از دیگران شرمنده است. او نه به دینی خاص تعلق دارد و نه توانسته است از نفسانیات خود رها شود. در این حالت سرخوردگی، از خداوند طلب رحمت میکند تا او را از غم و افسردگی نجات دهد. شاعر همچنین به دردی پنهان اشاره میکند و خود را در درماندگی میبیند. با دعوت به آنکه شاید از طریق شناخت و رحمت الهی، بتواند به آرامش برسد و به حقیقت نزدیک شود.
هوش مصنوعی: من به خاطر کارهای زشت و ناپسند خود احساس بدی دارم و از این وضعیت عذاب میکشم. گناهانی که انجام دادهام، باعث شده که سزاوار عذاب الهی باشم.
هوش مصنوعی: از سرزنش و قضاوتهای رهبران مذهبی و کسانی که به اعتقادات مختلف پایبند هستند، خجالت میکشم. نه مسلمان هستم و نه زرتشتی، به همین دلیل احساس تنهایی و بیهمهچگی میکنم.
هوش مصنوعی: خداوند مهربان، با رحمت خود به من کمک کند که از بندهای نفس و خواستههای دنیوی رها شوم، چرا که من مانند یک اسیر در دام این خواستهها گرفتار شدهام.
هوش مصنوعی: من فقط حماقت و نادانی را در خود میبینم، اما باز هم به دروغ خود را خردمند و دانا معرفی میکنم.
هوش مصنوعی: اگر به سبب کارهایشان در جهنم از آنها پذیرایی شود، اهل جهنم از صدای وحشتناک من در عذاب و ناله هستند.
هوش مصنوعی: ای پزشک، علاج گر دلم، ای علی مرتضی، تو مانند مسیح هستی، زیرا من از درد درونیام سالها رنج میبرم و در تنگنا هستم.
هوش مصنوعی: شاید اگر خواستهام به هم بریزد، تنها چیزی که در تیرکمانم باقی مانده، تیر مدح و ستایش علی است.
هوش مصنوعی: زهره در چنگ میرقصد و اگر مطربی در آسمان به نغمههای دلکش بخواند، به رقص در میآید.
هوش مصنوعی: اگر عذر من پذیرفته شود و ناتوانیام مورد پسند قرار گیرد، در نجف، از پارس به خدمت میرسم و دوران خوشی را تجربه میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر خسیسی زیر بالا کرد و بالایت نشست
منع نتوان کرد سلمان نیست اینجا جای خشم
در فضیلت چشم با ابرو ندارد نسبتی
مینشیند ابروان پیوسته بر بالای چشم
این چنین کز دیده و دل غرق آب و آتشم
رخت هستی را ز موج غم به ساحل چون کشم
صوت جان افزای مطرب گر نباشد گو مباش
زانکه من با ناله های دلخراش خود خوشم
تا نداند کس ز خیل مهوشان یار مرا
[...]
با نمدمال امردی دی من سخن گفتم به چشم
گفت رو رو از دکانم در بساطم نیست پشم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.