منکه پرداخته خانه زاغیار امشب
از چه بی پرده نیاید ببرم یار امشب
هست از شور مخالف بسرم غوغائی
مطرب بزم بگردان ره از این تار امشب
بی حضورت دلم از کعبه و بتخانه گرفت
بگسلم رابطه سبحه و زنار امشب
طور میخانه زانوار تجلی است چو روز
گو بموسی که بود نوبت دیدار امشب
نه همین ماه بگفتار بود در مجلس
کامده سرو در این خانه برفتار امشب
آن لب باده فروشت چه بکام است دلا
گو ببندند در خانه خمار است امشب
تا زلیخا صفتی مشتری دل شودم
یوسف خویش کشم بر سر بازار امشب
من که اسرار حقیقت همه افشا کردم
همچو منصور روم گو بسردار امشب
سر اغیار شد آویزه آنزلف دو تا
وه که این بار بخاطر شده سربار امشب
موج خیز است زبس سیل سرشکم ترسم
نگذار زمن دلشده آثار امشب
میکنم وصف از آنزلف سیه آشفته
تا شود بزم پر از نافه تارتار امشب
سر من خاک ره تو بود ای میر نجف
از سر رحمتش از خاک تو بردار امشب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه، احوالات و احساسات گوینده را در شب خاصی بیان میکند. او از بیتابی و شور درونی خود صحبت میکند و میگوید که اگر محبوبش در کنار او نباشد، دلش از هیچ چیزی آرام نمیشود. او به میخانه و شادی اشاره میکند و از حضور معشوق به عنوان نوری در زندگیاش یاد میکند. همچنین، او به مخفی کردن رازهای عشق و احساساتش اشاره میکند و از محبوبش میخواهد که او را از غم و دردی که به دوش دارد آزاد کند. گوینده در نهایت به یاد محبوبش و از خاک او طلب رحمت میکند. شاعر به زیبایی احساسی عمیق و تمایلات عاشقانهاش را در قالبی پر احساس و زیبا بیان کرده است.
هوش مصنوعی: امشب که خانهام را به زاغها تزئین کردهام، نمیدانم چرا یارم به سراغم نمیآید.
هوش مصنوعی: شور و هیجان من به خاطر جدایی به حدی رسیده که انگار در دل این شب، عدهای در حال نواختن و برگزاری جشن هستند. بنابراین، راه ما را از این تاریکی و غم بکشانید.
هوش مصنوعی: در غیبت تو، دلم از مکانهای مقدس و معابد، احساس خستگی و دلزدگی میکند. امشب میخواهم رابطهام را با چیزهایی که قبلاً به آنها وابسته بودم، قطع کنم.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که در مکان میخانه (که نماد روحانیت و عرفان است)، تجلی الهی مانند روز آشکار است. مانند اینکه به موسی گفته میشود که شب امشب زمان دیدار است، به این معنا که فرصتی برای رویارویی با حقیقت و الهام الهی مهیا شده است.
هوش مصنوعی: این ماه تنها با سخنان خود در مجلس حضور ندارد، بلکه در این خانه، مانند سرو، با رفتار و حرکات زیبا و دلربایش آمده است.
هوش مصنوعی: آن لب که باده میفروشد، در دل چه حالتی دارد؟ ای دل، بگو که اگر در خانه خمار را ببندند، امشب چه شب عجیبی خواهد بود.
هوش مصنوعی: امشب میخواهم که به زیبایی زلیخا برسم و دل خود را مانند یوسف به نمایش بگذارم، به طوری که همه در بازار به من توجه کنند.
هوش مصنوعی: من همهی رازهای حقیقت را برملا کردهام، مانند منصور حلاج اکنون میگویم که به مقام بالایی رسیدهام.
هوش مصنوعی: موهای دو دستهام به دست دیگران افتاده است و وای بر من که امشب به خاطر آن، بار سنگینی بر دوشم گذاشته شده است.
هوش مصنوعی: موجی از احساسات و گریههایم به قدری زیاد است که نگرانم این شب، دل شکستۀ من را به یادگار نگذارد.
هوش مصنوعی: امشب به توصیف موهای تیرهای تو میپردازم تا مهمانیام با عطر خوش آن پر شود.
هوش مصنوعی: سر من به پای تو افتاده است، ای شخص بزرگوار از نجف. از روی رحمتت، امشب برزخ مرا از خاک تو بردار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در نهایت نظری بود باغیار امشب
که زتب سوخت چو شمعم دل بیمار امشب
بشب دیگرت این سوزن درون شرح دهم
که مبادا بدرد پرده اسرار امشب
ارنی گویم و از پای طلب ننشینم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.