بی گل رویت یکیست بوی گل و نیش خار
فرش حریر است خار در ره جویای یار
مجمر روی تو را خال مجاور شده
کی بود اسپند را بر سر آتش قرار
فرق من و شیخ شهر چیست بگویم تمام
او بعمل نازد و ما بتو امیدوار
اشترت ار در قطار هست بر او بار نه
من که گسستم قطار چند کشی زیر بار
لاجرمم زینهار بر در حیدر کشد
ترک ستمکار من بسکه خورد زینهار
تیر گر از شست تست طعم رطب بخشدم
زهر گر از دست تست چیست می خوشگوار
بنده آنم که خفت جای نبی بر سریر
غیر بگو خوش برو تو زپی یار غار
تا بخدا بنده شد شیر خدا دست حق
او بهمه کاینات گشت خداوندگار
دفتر آشفته را غیر مدیح تو نیست
شایدش از این مدیح بر دو جهان افتخار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و longing شاعر نسبت به معشوق پرداخته است. شاعر زیبایی و جذابیت معشوق را با بوی گل و لطافت حریر مقایسه میکند و نشان میدهد که راه عشق پراز خار و مشکلات است. او نسبت به دیگران، به ویژه شیخ شهر، که در اعمال خود مغرور است، تواضع میکند و امیدش به معشوق بیشتر است. در ادامه، شاعر به تمایز خود با دیگران اشاره میکند و عشق و ایمانش به معشوق را برتر از مسائل دنیوی میداند. او در نهایت به تمجید و ستایش از معشوق و تأثیرات آن بر جهان میپردازد. این اثر نشاندهنده عمیقترین احساسات انسانی و روحانی در پی عشق است.
هوش مصنوعی: زندگی بدون وجود تو مانند بوی گل بیگلی است و در حالی که فرش نرم و لطیفی زیر پا است، خاری در مسیر جستجوی معشوق وجود دارد.
هوش مصنوعی: بله! این بیت به زیبایی و نقش خال بر چهره معشوق اشاره دارد. خال به عنوان علامت و نشانهای خاص در صورت معشوق، همچون جرقهای روشن در دلهای عاشقان میدرخشد. مانند اینکه اسپند را روی آتش قرار دهند تا عطر و بویی خوش منتشر کند، این خال نیز بر روی چهره محبوب میتواند احساساتی از عشق و زیبایی را برانگیزد.
هوش مصنوعی: میتوان گفت که تفاوت من و عارف شهر در این است که او به کارهای خود میبالد و به خود مغرور است، در حالی که ما همه امید و آرزویمان به توست.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی بار سنگینی را به دوش بگذاری، باید یاد بگیری که چگونه در کنار دیگران حرکت کنی. من که از این جمع فاصله گرفتم، نمیتوانم با چند بار اضافی خود را سنگین کنم.
هوش مصنوعی: به طور قاطع، فریاد میزنم که با تمام قدرت از درب حیدر (علی) دوری کنید، زیرا ظلم و ستمی که بر من رفته، به اندازهای است که دیگر طاقت آن را ندارم.
هوش مصنوعی: اگر تیر عشق از تو باشد، میتوانم زهر را به خوشی تبدیل کنم.
هوش مصنوعی: من آن کسی هستم که خوابیدن در جای پیامبر را بر تختی غیر از آن نمیپذیرم. هرچند تو به جای من برو و دور از آشنا باش.
هوش مصنوعی: زمانی که بنده واقعی خدا شد، همانند شیر قوی و نیرومند، دست یاری خدا شامل حال او شد و در نتیجه، اووندگار تمام جهانها گردید.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که در میان بینظمی و آشفتگیهای زندگی، فقط ستایش تو وجود دارد که میتواند به دو جهان افتخار بخشد. به عبارتی دیگر، تنها با یاد تو و ستایش توست که میتوان بر همه مشکلات غلبه کرد و به زندگی ارزش افزود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
چیست ازین خوبتر، در همه آفاق کار
دوست به نزدیکِ دوست، یار به نزدیکِ یار
دوست برِ دوست رفت، یار به نزدیکِ یار
خوشتر ازین در جهان، هیچ نبودهاست کار
سرو سماطی کشید بر دو لب جویبار
چون دو رده چتر سبز در دو صف کارزار
مرغ نهاد آشیانبر سر شاخ چنار
چون سپر خیزران بر سر مرد سوار
آلت رامش بخواه گوهر شادی بیار
رعد مثال این بزن ابر نهاد آن ببار
خلق همی بنگری روز و شب اندر نشاط
جز طرب اندر جهان نیز ندارند کار
خاک نبینی به ره خرده نقره بساط
[...]
ای ز سپهر کمال تافته خورشید وار
گشته به تمییز و عقل نادرهٔ روزگار
از کرم شهریار کار تو همچون نگار
وز قلمت چون نگار مملکت شهریار
ای کل رواسک کند و سرسر خار
دیو با دیدار تو چو لعبت فرخار
کنگی گنده دهان و گنده ریش و کور
بد دل و بد طلعت و بد روی و بد دیدار
دیگهای مایه تو پر غدد و کرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.