این دود که دوش از دل سودازده برخاست
چون شمع مرا سوخت ولی بزم بیاراست
ما را چه خوش افتاد بتن کسوت عشقت
چون خلعت خوبی که ببالای تو زیباست
تیز نظرش بگذرد از جوشن فولاد
با لطف بدن ساعد بازوش تواناست
زین قلب شکن لشکر مژگان که تو داری
خون دل عشاق بریزی زچپ و راست
در صورتت آن چشم که دید آیت معنی
صاحبنظرانش همه گویند که بیناست
یک شهر رقیب و همه با دوست هم آغوش
تنهائی در هجر نصیب من تنهاست
دارد سر تسلیم دلم پیش نگاهت
با کافر خونخوار چه بهتر زمداراست
در کوی تو غوغای رقیبان عجبی نیست
لابد مگس آنجا بزند جوش که حلواست
دلدار چو در کام تو و باده بجام است
از چه نکنی عیش که اسباب مهیاست
هر کس برد از جلوه روی تو نصیبی
گر هست قصوری صنما از طرف ماست
آشفته بدامان تو زد دست تولا
ای دست خدا دست تو چون از همه بالاست
ما از دو جهان روبه تو آورده بامید
کز غیر تو حاجت بدو عالم نتوان خواست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و احساسات عمیق خود نسبت به معشوق سخن میگوید. او با بیان تصاویری زیبا، از آثار عشق بر دل و جانش سخن میگوید و به توانایی معشوق در جذب محبت و عشق اشاره میکند. احساس سوختن و شوق را در این عشق تصریح میکند و به زیباییهای معشوق میبالد. شاعر همچنین به رقابت با دیگران در جلب محبت معشوق اشاره میکند و بیان میکند که تنها امیدش در این جهان عشق اوست. در نهایت، او از معشوق درخواست میکند که به عشق و عیش بپردازد و این را به عنوان دلیلی برای خوشیهای زندگی مطرح میسازد.
هوش مصنوعی: این بخار یا دود که دیروز از دل پریشانم برخاست، مانند شمعی مرا سوزاند، اما در عین حال، جشنی را به وجود آورد.
هوش مصنوعی: ما چه خوشحالیم که در لباس عشق تو قرار گرفتهایم، مانند لباسی زیبا که بر روی تو جلوهگر است.
هوش مصنوعی: نگاه تیز و نافذ او میتواند از زرههای فولادی عبور کند و با زیبایی و لطافت بدنش، قدرت و توانایی بازویش را به نمایش بگذارد.
هوش مصنوعی: تو با چشمان زیبا و مژههای جذبت، قلب عاشقان را میشکنی و از خودشان یا به خاطر عشقشان، خون دل میریزی.
هوش مصنوعی: در چهرهات آن چشمی وجود دارد که نشانهای از عمق معانی و افکار اهل نظر را در خود دارد و همه بر این عقیدهاند که این چشم حقیقتاً بینا و آگاه است.
هوش مصنوعی: در یک شهر پرآشوب، همه با دوستان خود در کنار هم هستند، اما من تنها و دلتنگ در غم جدایی زندگی میکنم.
هوش مصنوعی: دل من سر تسلیم خود را در برابر نگاه تو فرود آورده است. بنابراین، چه بهتر که با فردی سنگدل و ظالم همنشینی کنم تا با کسی که به حقیقت ایمان ندارد.
هوش مصنوعی: در محله تو هیچ عجیب نیست که رقبایت پر سر و صدا هستند؛ مسلماً مگسها آنجا آشفته میشوند چون خوشمزهگی و شیرینی وجود دارد.
هوش مصنوعی: عشقت وقتی در دل تو و شراب در جام است، چرا از شادی و لذت خودداری میکنی در حالی که همه چیز برای خوشگذارنی آماده است؟
هوش مصنوعی: هرکسی از زیباییهای چهره تو بهرهای میبرد، اگر نقصی در این میان وجود دارد، تقصیر ماست.
هوش مصنوعی: دست تو مانند دست خداوند است و به همین خاطر از تمام دستها بالاتر است. من در دل آشفتگی به تو پناه آوردهام و به تو دلتنگی میکنم.
هوش مصنوعی: ما از تمام آفرینش به سمت تو آمدهایم و امیدواریم که جز تو نتوان به کسی دیگر نیازمند شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
امروز به هر حالی بغداد بخاراست
کجا میر خراسانست، پیروزی آنجاست
ساقی، تو بده باده ومطرب تو بزن رود
تا می خورم امروز، که وقت طرب ماست
می هست ودرم هست و بت لاله رخان هست
[...]
امروز به هر حالی بغداد بخاراست
کجا میر خراسانست پیروزی آنجاست
گویند عقابی به در شهری برخاست
وز بهر طمع پر به پرواز بیاراست
ناگه ز یکی گوشه ازین سخت کمانی
تیری ز قضای بد بگشاد برو راست
در بال عقاب آمد آن تیر جگردوز
[...]
ای صاحب اعلی دل تو عالم اعلاست
رای تو چو خورشید، درخشنده و والاست
گر دهر مُهَنّاست بدین عید همایون
این عید همایون به بقای تو مهناست
عالم به تو خرم شد و گیتی به تو روشن
[...]
شب هست و شراب هست و عاشق تنهاست
برخیز و بیا بتا که امشب شب ماست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.