میفروشان مددی کار ز حد مشکل شد
پنبه شد رشته و آن سعی طلب باطل شد
رفتم از یاد حریفان و نمیپرسندم
مگر از ذکر غم عشق دلم غافل شد
چه توان گفت از این لجه پرموجه عشق
که هر آن بحر به جنبش بنهی ساحل شد
سحرش بر در میخانه به جامی دادم
آنچه در مدرسه از وسوسهام حاصل شد
ننهد نقطه صفت پای برون تا باشد
هرکه در دایره عشق بتان داخل شد
نکنم وصف تو ای عشق کمالت این بس
تا که دم از تو نزد عقل کجا کامل شد
آتش رشک بسوزد پر پروانه مدام
که چرا شمع رخت شاهد هر محفل شد
ترسم آلوده شود دامن پاکت بنشین
که زآب مژهام عرصه امکان گل شد
تا که شد سینه تو را مطلع انوار شهود
لاجرم کعبه اصحاب حقیقت دل شد
تویی آن پیر مغان ساقی میخانه عشق
که به ترتیب عوالم نظرت فاعل شد
گر مهم من آشفته بسازی چه عجب
که مهمات جهان را کرمت کافل شد
علی عالی اعلا تویی و مظهر حق
وای بر آن که زیاد تو دمی غافل شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف دشواریها و مشقات عشق میپردازد. شاعر از مشکلاتی که در پی عشق به وجود آمده صحبت میکند و به یاد حریفان و دوستان نمیافتد. او از تأثیر عمیق عشق بر زندگیاش میگوید و به توصیف حالتهای عاشقانهاش میپردازد. عشق را به دریا و امواج آن تشبیه میکند و نشان میدهد که چقدر در چنگال آن قرار دارد. شاعر از میخانه و سکر عشق نیز صحبت کرده و از سادگی و خلوص عشق میگوید، و تأکید میکند که عشق او را نسبت به عقل و دیانت هم غافل کرده است. در نهایت به شخصیتهایی مانند "علی" اشاره میکند و به عظمت و مقام آنها ارج مینهد. اشعار نشاندهندهٔ شور و شوق و در عین حال دشواریهای عشق هستند.
هوش مصنوعی: میفروشان، کمک کنید! کار از حد خود خارج شده و مشکلتر شده است. همه چیز به هم ریخته و تلاش برای طلب و خواستهام بیثمر شده است.
هوش مصنوعی: من از یاد دوستانم رفتهام و دیگر نمیپرسم مگر از یادآوری غم عشق که دلم از آن غافل شده است.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان احساسات عمیق و متلاطم عشق میپردازد. شاعر از دریا و امواج آن بهره میگیرد تا نشان دهد که عشق چقدر بیتاب و پرتلاطم است. به عبارت دیگر، عشق آنقدر قدرت دارد که میتواند به سواحل آرامش تبدیل شود و هر لحظه توانایی ایجاد تغییرات بزرگ را دارد. این احساس شدید عشق، تمامی جوانب زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد و حتی میتواند محیط را به مانند دریا در هم بریزد.
هوش مصنوعی: صبح زود در کنار میخانه، در یک جام به کسی دادم آنچه در مدرسه از وسوسهها و تفکراتم به دست آمده بود.
هوش مصنوعی: کسی که در دایره عشق وارد میشود، نباید هیچ گونه نقطه ضعفی را به بیرون نشان دهد. باید با کمال و بینقص باشد تا در این دایره پذیرش پیدا کند.
هوش مصنوعی: نمیتوانم تو را توصیف کنم ای عشق، زیرا کمال تو بسیار بالاتر از آن است که عقل به آن برسد.
هوش مصنوعی: شعلههای حسادت همواره پروانه را میسوزاند، زیرا او میبیند که شمع زیباییاش در هر جمعی مورد توجه قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: مبادا که دامن پاک تو به آلودگی بیفتد؛ بهتر است بنشینی، چون اشکهای من به قدری زیاد شده که اینجا عرصهای برای گل و جمال شده است.
هوش مصنوعی: زمانی که سینهات محلی برای ظهور نورهای معنوی شد، لذا کعبه دلهای حقیقتجویان شد.
هوش مصنوعی: تو همان پیر مغان هستی که در میخانه عشق، با تدبیر و آگاهی به دنیای مختلف نگاه میکنی و باعث تاثیرگذاری در آنها میشوی.
هوش مصنوعی: اگر تو مهمان من را پریشان کنی، جای تعجب نیست که کرامت تو امور بزرگتر جهان را هم تحت پوشش قرار دهد.
هوش مصنوعی: تو ای علی، در عالیترین مقام هستی و تجلی حقیقتی. وای بر کسی که حتی لحظهای از عظمت تو غافل شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در ازل قطرهٔ خونی که ز آب و گِل شد
دم ز آیین محبّت زد و نامش دل شد
بادهٔ شوق تو یارب چه شرابی ست کز او
به یکی جرعه دلِ شیفته لایعقل شد
اوّل از هر دو جهان دیدهٔ من راه نظر
[...]
شکر کز همت فرخنده به توفیق اله
عاقبت خانه اهل نظر این منزل شد
تکیه عافیتش نام و حساب تاریخ
منزل عافیت و مسکن اهل دل شد
باز عشق آمد و کار دل ازو مشکل شد
هر چه تدبیر خرد بود همه باطل شد
خواستم عشق بتان کم شود، افزون گردید
گفتم: آسان شود این کار، بسی مشکل شد
پای هر کس، که بسر منزل عشق تو رسید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.