وه که از ما جز گنه بر می نیاید هیچکار
نفس سرکش کرد صرف خودپرستی روزگار
گرچه احصامی نشاید کرد عصیان مرا
در شمار اما نیاید پیش عفو کردگار
قاصر آمد چون زبان از شکر آلای الله
عجز باید پیش شکر نعمت پروردگار
میل طاعت بودم و تقوی و پرهیز ایدریغ
عقل شد مغلوب نفس شوم ناپرهیزگار
نیست دردم زآتش دوزخ بپاداش عمل
دردم این باشد که هستم زاهل محشر شرمسار
لیک باامید فضل و رحمت و احسان حق
مینهم بر دوش جان بار گناه صد هزار
توبه میفرمایدم هر روزه عقل متقی
لیک تا عشقم بود کی توبه ماند برقرار
تا برون آری زتاریکی نفسم از کرم
آفتابی از شبستان امید من برار
نیست اندر دفتر اعمال من جز سیئات
حرف خرجم چیست تا باشم بدین امیدوار
جز ولای مرتضی و الله ما را هیچ نیست
درگذر آشفته و او را به حیدر واگذار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره احساس گناه و شرمندگی شخصی است که در برابر خداوند و نعمتهای او قرار دارد. شاعر به تقصیرات خود اعتراف میکند و میگوید که در برابر نفس سرکش و خودپرستی روزگار، از عذرخواهی عاجز است. او با وجود آگاهی از اشتباهاتش، همچنان در انتظار رحمت و بخشش خداوند است و به ولایت علی (ع) امیدوار است. در نهایت، او میگوید که در زندگیاش چیزی جز خطا وجود ندارد و تنها به الطاف الهی و حمایت اهل بیت (ع) امید بسته است.
هوش مصنوعی: آه که از ما جز گناه چیزی نمیآید، در حالی که نفس اماره ما را به خودخواهی و خودپرستی در این زمان وادار میکند.
هوش مصنوعی: اگرچه نمیتوان تمامی خطاها و نافرمانیهای من را شمرد، اما نمیتوان از بخشش خداوند انتظار داشت که خطای من را نادیده بگیرد.
هوش مصنوعی: زمانی که زبان به زیبایی و شیرینی خداوند نتواند به درستی از او سخن بگوید، باید فهمید که در مقابل نعمتهای پروردگار چه اندازه ناتوانیم و شکرگذاری از آن نعمتها کار دشواری است.
هوش مصنوعی: من به اطاعت و پرهیز از گناه میل دارم، ولی عقل من در مقابل نفس من شکست خورده و من نافرمان شدم.
هوش مصنوعی: در اینجا، شاعر بیان میکند که درد او ناشی از آتش دوزخ و عواقب اعمالش نیست. بلکه او به خاطر این که در روز محشر و در کنار مردم، شرمنده و خجالتزده است، رنج میکشد.
هوش مصنوعی: اما با امید به فضل و رحمت و احسان خداوند، بار سنگین گناهانی که به تعداد بسیار بر دوش جانم است، را تحمل میکنم.
هوش مصنوعی: هر روز تصمیم میگیرم که توبه کنم و عقل واقعی را در پیش بگیرم، اما وقتی عشق در دلم وجود دارد، نمیتوانم توبهام را ادامه دهم و ثابت نگهدارم.
هوش مصنوعی: برای اینکه از تاریکی نفس خود خارج شوم، از لطف و مهربانی تو، ای آفتاب، به کمک میطلبم تا امید من را از دل شب بیرون آوری.
هوش مصنوعی: در دفتر اعمال من تنها کارهای بد وجود دارد، پس چه جوری میتوانم امیدوار باشم؟
هوش مصنوعی: به جز محبت و ارتباط با علی (ع)، برای ما هیچ هدف و مقصودی وجود ندارد. در این دنیا پر از آشفتگی، بهتر است که او را به حیدر (علی) بسپاریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار
لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار
خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت
روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار
چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت
[...]
هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار
تیغشان باشد چو آتش روز و شب بد خواه سوز
اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار
از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج
[...]
ای خداوندان مال العتبار الاعتبار
ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار
پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق
پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار
توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش
[...]
بار دیگر بر ستاک گلبن بی برگ و بار
افسر زرین بر آرد ابر مروارید بار
گاه مینا زینت آرد زو نگار بوستان
گاه مرجان زیور آرد زو عروس مرغزار
غنچه سازد باغ را پر گلبن از مینا و زر
[...]
ابر آذاری برآمد از کران کوهسار
باد فروردین بجنبید از میان مرغزار
این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار
وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار
خاک پنداری به ماه و مشتری آبستنست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.