اگر این نکهت از آن طره چین در چین است
نتوان گفت که نافه ز غزال چین است
جان شیرین زکفش رفت بتخلی و هنوز
گوش فرهاد براه سخن شیرین است
تو بتنهائی عاشق کش خونخوار شدی
یا مگر رسم و ره شهر نکویان این است
یوسف از حیله اخوان به چه و گرگ بدشت
آنگه از راز درون پیرهن خونین است
گرچه خونست دل از نافه مشکین مویت
هم سیه موی تو از دود دل مسکین است
یار اگر بر سر مهر است تفاوت نکند
آسمان گر بسر مهر بمن یا کین است
چشم صاحب نظران در رخ تو حیرانست
تا چه جای نظر مردم کوته بین است
من و غلمان بهشتی و شی و باده صاف
چشم زاهد همه بر کوثر و حور العین است
عشق آن طرفه عروسی که چو شد نامزدت
دل و دین شیر بها و خردش کابین است
آه از آن لب شیرین که کند تلخ بفحش
حیف از آن سینه سیمین که دلش سنگین است
خون آشفته نمی شوئی و ترسم مردم
بشناسندت از آن خون که کفت رنگین است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و زیباییهای آن پرداخته و تضادهای موجود در احساسات عاشقانه را به تصویر میکشد. شاعر از زیبایی و ظرافت معشوق میگوید و بر درد و رنجی که عشق به همراه دارد، تأکید میکند. در عین حال، به تفاوتهای احساسی و واکنشهای جامعه به عشق اشاره میکند. همچنین، با استعارههای زیبا، به تمایز میان عشق واقعی و سطحی میپردازد و فراز و نشیبهای عاطفی را به تصویر میکشد. شاعر در نهایت از تلخیهای عشق و تأثیر آن بر دل و روح انسان سخن میگوید.
هوش مصنوعی: اگر این عطر و بوی خوش که از موهای آن دختر میآید مربوط به اوست، نمیتوان گفت که این عطر از نازکی غزال چینی است.
هوش مصنوعی: جان شیرین از دستش رفته، اما هنوز گفتار شیرین لیلی در گوش فرهاد گواهی میدهد.
هوش مصنوعی: تو به تنهایی عاشقانی را از پا درآوردی، آیا این درست است یا اینکه این روند در شهر زیبایان همینطور است؟
هوش مصنوعی: یوسف از نقشههای برادرانش به چه راهی میتواند برود، و اگر گرگ او را ببلعد، در این صورت رازهای درون پیراهنش چه خواهد شد؟
هوش مصنوعی: اگرچه دل من به خاطر عطر موی مشکینیات خونین و غمگین است، ولی خود موی سیاه تو نیز از غم و دود دل درمانده من آسیبدیده است.
هوش مصنوعی: اگر دوست نسبت به من محبت دارد، برایش مهم نیست که آسمان چه وضعیتی دارد؛ چه در حال محبت باشد یا بغض و کینه.
هوش مصنوعی: چشم کسانی که دانش و بصیرت دارند به چهره تو دوخته شده است، زیرا نمیدانند که مردم ضعیفنظر چه دیدگاههایی دارند.
هوش مصنوعی: در این تصویر، من و دوستان بهشتیام با شراب و نوشیدنی صاف در کنار هم نشستهایم و چشمهای زاهدان به زیباییهای بهشت و دختران بهشتی خیره شده است.
هوش مصنوعی: عشق مانند جشنی است که در آن، دوشادوش هم، دل و دین و عقل به عنوان مهریه و بهای عشق قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: آه از آن لبهای شیرین که وقتی عصبانی میشود، به تلخی سخن میگوید. افسوس به حال آن سینه زیبا که قلبش بسیار سنگین و سخت است.
هوش مصنوعی: تو به خاطر خون آشفتهات نگران نباش، زیرا ترس دارم مردم تو را از همین خون رنگین بشناسند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا که اسلام و شریعت به جهان آیین است
رکن اسلام خداوند معزّالدین است
داور عدل ملکشاه، شه روی زمین
که ز عدلش همه آفاق بهشت آیین است
آنکه در طاعت و فرمانش شه توران است
[...]
گر کسی سرو شنیدهست که رفتهست این است
یا صنوبر که بناگوش و برش سیمین است
نه بلندیست به صورت که تو معلوم کنی
که بلند از نظر مردم کوتهبین است
خواب در عهد تو در چشم من آید هیهات
[...]
گرد باغ رخت از سنبل چین پر چین است
باغ رخسار تو را سنبل چین پر چین است
وصف حسن بت چین پیش تو بت عین خطا
کز رخ و زلف تو بت بر بت چین پر چین است
چشمه چشم من از چشم تو دریا بار است
[...]
آنچه کفر است بر خلق، بر ما دین است
تلخ و ترش همه عالم برما شیرین است
چشم حق بین بجز از حق نتواند دیدن
باطل اندر نظر مردمِ باطل بین است
گل توحید نروید ز زمینی که دروا
[...]
باده در دور غمت بسکه نشاط افزا نیست
پنبه را نیز سر همدمی مینا نیست
مینمایند مه عید به انگشت، به هم
سوی ابروی تو میل مژهها بیجا نیست
هیچ ازین دیدهٔ خونابه گشادیم نشد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.