گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

زتن بریدن جان پیش عاشق آسانست

زجان بریدن جانان هزار چندانست

چه نور بود ندانم بنار ابراهیم

که آتشش همه باغ گلست و ریحانست

اگر تو زهر فرستی بکام من حلواست

نمک بسای بداغم که عین درمانست

نظر زکوی تو کردن بسوی کعبه خطاست

که دل بغیر تو دادن خلاف ایمانست

اگر تو حکم کنی سر بنه بتیغ نهم

که بندگان تو را سر بخط فرمانست

ننالم ار بخورم صد هزار زخم از تو

اگر بنالم گاهی زداغ هجرانست

تفاوتی که زعشاق هست بازهاد

همان تفاوت بین الدواب و انسانست

مرا نظر بگل خویش و بوستان بانرا

گمان که این زتماشائیان بستانست

کمینه ابجدی مکتب فلاطونست

که عقل در بر عشق تو طفل نادانست

شکنج زلف پریشان در آینه بنگر

مکن تو عیب بر آشفته گر پریشانست

میان ممکن و واجب علیست واسطه ای

که واجب است ولی در لباس امکانست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
انوری

کمال دین محمد محمد آنکه برای

جمال حضرت و صدر و وزیر سلطانست

نفاذ حکم و قضا و قدرت قدر وسع آنک

به حل و عقد ممالک منوب دورانست

سپهر برشده تا رای روشنش دیدست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
کمال‌الدین اسماعیل

دلم در آرزوی عشق روی جانانست

بعشق می نرسم این همه بلا زانست

همه ازین سوی عشقست هر چه رنج و بلاست

چو جان بعشق گروکشت کار اسانست

چو اهل عشق نباشی و لاف عشق زنی

[...]

حکیم نزاری

به قامت تو که تشویش سرو بستان است

به طلعت تو که تشویر ماه تابان است

به ابروی تو که جفت است و در جهان طاق است

به گیسوی تو که دلگیر تر ز قطران است

به سینه ی تو که از رشک اش آب گردد سیم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
خواجوی کرمانی

اگرچه بلبل طبعم هزار دستانست

حدیث من گل صد برگ گلشن جانست

ز بیم چنگل شاهین جان شکار فراق

دلم چو مرغ چمن روز و شب در افغانست

چو تاب زلف عروسان حجله خانه ی طبع

[...]

جهان ملک خاتون

بنای خاطر ما از غم تو ویرانست

ز سوز عشق رخت آتشیم در جانست

اگر ز من طلبد جان از او دریغم نیست

هزار جان عزیزم فدای جانانست

به عید روی تو گفتم به دل چه چاره کنم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جهان ملک خاتون
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه