دانی چه تمیز است میان تن و جانت
تو جان جهانی و بود جسم جهانت
با تلخی جان باختنم کام نه تلخ است
نامم ببری گر دم رفتن بزبانت
ظلمات خم زلف سیه من چو سکندر
خضر است خطت چشمه خضر آب دهانت
با مهر منیر تو کجا ماه بتابد
کی سرو چمد با قد چون سرو روانت
بر سرو نیامیخته آن سنبل گیسو
بر ماه کجا باشد ابروی کمانت
گر مشتری دین و دلت تاجر عشق است
یکسان بنماید بنظر سود و زیانت
تحسین بحسن تو بجز عجز نداریم
این نکته مبین نشود جز به بیانت
رویت که عیان دیده مگر عین حقیقت
کذب است که گفتند که دیدیم عیانت
آشفته بداغ تو کند فخر بعالم
گر داغ شده به که بجا هست نشانت
جانان جهانی تو علی مظهر حقی
جان بهر تو میخواهد آشفته به جانت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به تمایز میان جسم و روح اشاره دارد و بیان میکند که روح انسان به عنوان جان جهانی و جسم او به عنوان نمایی از این جهان است. شاعر میگوید که با وجود تلخیهای زندگی، نامش به خوبی در زمان وداع بر زبان خواهد آمد. معروفترین نمادها مانند زلف و خط معشوق به زیبایی توصیف میشوند و عشق و خواستههای قلبی انسانی جلوه داده میشوند. در این جا به اهمیت عشق و زیبایی تأکید میشود و بیان میگردد که تحسین معشوق تنها به عجز انسان در برابر زیبایی او برمیگردد. در نهایت، عشق و اشتیاق به جانان به عنوان تجلی حقیقت و زیبایی مطرح میشود.
هوش مصنوعی: میدانی که چه تفاوتی بین بدن و روح تو وجود دارد؟ روح تو کل جهان را در بر میگیرد و جسم تو تنها بخشی از این جهان است.
هوش مصنوعی: با کمال میل میگویم که اگر در زمان مرگ، نامم را بگویی، تلخی جان باختنم را شیرین میکنی.
هوش مصنوعی: تاریکیهای موهای سیاه من مانند خمهای دلاوری همچون سکندر است و خط زیبای چهرهات مانند چشمهای است که آب دهانت را جاری میکند.
هوش مصنوعی: با عشق و زیبایی تو، دیگر چگونه میتواند ماه بدرخشد؟ کجا سرو با قامت خوشفرم تو رقابت کند؟
هوش مصنوعی: درخت سرو با آن سنبل و گیسوی زیبا نمیتواند با ابروی کمانی تو که به زیبایی و ماهتابی تو میچسبد، مقایسه شود.
هوش مصنوعی: اگر دین و دل تو در عشق مانند یک تاجر رفتار کند، در نظرش چه سود باشد و چه زیان، یکسان خواهد بود.
هوش مصنوعی: ما جز از روی ناتوانی نمیتوانیم تو را ستایش کنیم. این نکته واضح نیست مگر اینکه تو خود آن را بیان کنی.
هوش مصنوعی: چهرهات که به وضوح دیدهام، مگر آنکه واقعیت دروغ باشد که گفتهاند ما دیدیم تو را.
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر عشق تو داغدار باشد، باید به خود ببالد و افتخار کند، چون نشان تو در دلش باقی مانده و این داغ نشانهای از عمق عشق اوست.
هوش مصنوعی: عشق و محبت تو برای آن کسی که بر دل مینشیند، جهانی را میسازد و مظهر حقیقت است. جان او برای تو میتپد و به خاطر تو دائماً در حال آشفتگی و بیقراری است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جان و تنم ای دوست فدای تن و جانت
مویی نفروشم به همه ملک جهانت
شیرینتر از این لب نشنیدم که سخن گفت
تو خود شکری یا عسلست آب دهانت
یک روز عنایت کن و تیری به من انداز
[...]
جان جوهر پاک است و تن ار سرو روانت
تن پیش تنت ریزم و جان بر جانت
تو در دل من ساکن و من در طلب تو
جویان شده فریاد زنان گرد جهانت
در خاک بجوید دل من روز اجل را
[...]
ای هر دو جهان خاک ره سرو روانت
گردون مطوق یکی از فاختگانت
بر کوتهی بینش خود داد گواهی
آن کس که نشان داد برون از دو جهانت
پنهانتر ازانی که توانت به نشان یافت
[...]
در چشم شناسای ره و رسم امانت
دزدیدن گردن بود از تیغ خیانت
پوشیده نظر، دیده ور از یاری مردم
کور است که دارد ز عصا چشم اعانت
یک فایده خواری ما اینکه عزیزان
[...]
ای تنگ شکر تنگ دل از تنگ دهانت
وی سرو چمن پا به گل از سرو چمانت
خرسند شکاری که نشینی به کمینش
قربان خدنگی که رها شد ز کمانت
تا آینه از خوبی خود با خبرت کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.