تا که بر طور دل این آتش سودا زدهایم
آتش غیرت بر سینه سینا زدهایم
رشته و سبحه زنّار گسستیم ز هم
دست تا در خم آن زلف چلیپا زدهایم
تا که در گلشن عشق تو نواسنج شدیم
طعنها بر گل و بر بلبل شیدا زدهایم
بحر عشق است و به کشتی نتوان کرد عبور
از پی گوهر مقصود به دریا زدهایم
مصحف زهد ریایی بنهم در آتش
کآتشین می ز کف آن بت ترسا زدهایم
رفت مجنون ز پی لیلی اگر اندر حی
ما سراپرده به سرمنزل سلمیٰ زدهایم
تا که احرام ره کعبه عشقت بستیم
پشت پا بر حرم و دیر و کلیسا زدهایم
زیر لب خندهزنان شاهد قدسم میگفت
ما دم روح قدس در دم عیسیٰ زدهایم
حاصل ذکر ملک نعره مستانه توست
تا به میخانه سحر ساغر صهبا زدهایم
نازم آن ساغر مینا که ز تأثیر مِیَش
خیمه بالاتر از این گنبد مینا زدهایم
هرکس آشفته زده چنگ به دامان کسی
ما به دامان علی دست تَوَلّا زدهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و شور و شیدایی عاشقانه پرداخته و بیانگر عمق احساسات و فداکاریهایی است که برای رسیدن به معشوق انجام میشود. شاعر به بیان آتش عشق و غیرت خود میپردازد و نشان میدهد که چگونه برای جلب توجه معشوق، از تمامی موانع و اعتقادات سابق خود عبور کرده است. او با تصویرسازیهای مختلف، عشق را به دریا، گلشن و میخانه تشبیه میکند و تأکید دارد که عشق واقعی فراتر از تعصبات مذهبی و اجتماعی است. در نهایت، او به پیوند عمیق خود با علی (ع) اشاره میکند و میگوید که عشق حقیقی آنچنان او را تسخیر کرده که از همه چیز گذشته است.
هوش مصنوعی: ما در دل خود آتشی از عشق و آرزو روشن کردهایم و این آتش غیرت و حرارت را در سینهامان گذاشتهایم.
هوش مصنوعی: ما از هم جدا شدیم و پیوندهای گذشتهمان را بریدیم، اما هنوز هم به خاطر عشق و جذابیت آن زلفهای زیبا به هم وابستهایم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در باغ عشق تو مشغول نواختن شدیم، به گل و بلبل عاشق طعنه زدهایم.
هوش مصنوعی: عشق همچون دریایی عمیق است و نمیتوان با کشتی از آن عبور کرد. ما برای یافتن هدف نهاییمان در این دریا غرق شدهایم.
هوش مصنوعی: من کتب و نوشتههای ظاهری پرهیزکاری را به آتش میزنم؛ زیرا که ما به خاطر عشق و محبت معبود، از دست آن بتهای بیارزش رنج دیدهایم.
هوش مصنوعی: مجنون به دنبال لیلی رفته است، اما ما در اینجا در آرامش و آسایش زندگی میکنیم و به راحتی در سرزمین سلمیٰ ساکن شدهایم.
هوش مصنوعی: وقتی که با عشق به کعبه رفتیم و به عنوان زائر در آنجا حاضر شدیم، به تمامی مکانهای مذهبی دیگر پشت پا زدهایم.
هوش مصنوعی: زیر لب و با خنده، شاهدی از قدیم میگفت که ما با دم و نفس روح القدس در نفس عیسیٰ زندگی کردهایم.
هوش مصنوعی: آنچه از یاد خدا به دست آمده، فریاد شادی توست. ما تا صبح در میخانه، مشغول نوشیدن شراب خوشگوار بودهایم.
هوش مصنوعی: من به آن لیوان زیبای مسی افتخار میکنم، چرا که بر اثر نوشیدن شراب آن، ما خیمهای بالاتر از این آسمان کبود برپا کردهایم.
هوش مصنوعی: هرکس در زندگیاش در شرایط سخت و ناامید کنندهای قرار بگیرد، به دنبال پناه و حمایتی میگردد. اما ما در مشکلاتمان به علی وابستهایم و او را مرجع خود قرار دادهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا بدان زلف سیه دست تمنّا زدهایم
خویش را، بر سپهی با تن تنها زدهایم
بر سر کوی خرابات در اوّل سودا
دفتر و سبحه و سجّاده به صهبا زدهایم
ما از آن باده کشانیم که از روز نخست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.