گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

کشته دهقان درود در نگر این شیوه نو

خرمن حسن تو را سبزه خط کرده درو

حسنت از لشکر خط گشت فراری بحصار

عشق ما هست خود از سابقه نومید مشو

خوشه ی چینی بردار خوشه ای از خرمن عشق

خرمن هر دو جهانرا نستاند بدو جو

شمع بردار که یار آمد و روز است نه شب

پیش خورشید فلک شمع ندارد پرتو

شب وصل است نظر باز کن و لب بربند

حاصل عمر دهد عاقل بر گفت و شنو

هر که را سیم و زری بود گر و باز گرفت

منم و نقد دل آن نیز بزلف تو گرو

گو به پیران مشو ایمن که مکافاتی هست

لاجرم خون سیاوش طلبد کیخسرو

بس خطرها بره عشق بود ای سالک

خضر اگر نیست دلیل تو از این راه مرو

شوی آشفته سبک بار بمنزل نزدیک

بار جان را بفکن در پی جانانه برو

کیست جانانه علی مضجع او خاک نجف

که بگفتش بجز از حق نبود هیچ غلو

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سوزنی سمرقندی

لنگ لنگاک من ای بلمه پیوسته برو

مغ مفلوج زده بر به رخت اف تفو

لنگ مغ زاده گر زاصل و چو مازو بی مغز

روی شسته بحشاشات و تراک و مازو

از ره ایمان در کفر مزیدی که چنین

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۳۱ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
مولانا

همه خوردند و برفتند و بماندم من و تو

چو مرا یافته‌ای صحبت هر خام مجو

همه سرسبزی جان تو ز اقبال دل است

هله چون سبزه و چون بید مرو زین لب جو

پر شود خانه دل ماه رخان زیبا

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
حکیم نزاری

آخر ای راحت جان دردِ دلِ ما بشنو

امشب از بهرِ خدا مرحمتی کن بمرو

امشبی باش که فردا به تو تسلیم کنم

جان و دل هر دو به دستِ تو نهادیم گرو

هم چنین کُنجِ من آراسته می دار چو گنج

[...]

ابن یمین

ای بخوبی رخ تو برده ز خورشید گرو

گشته طاق خم ابروی تو جفت مه نو

که شب از روز شناسد بیقین گر نبود

طره و چهره تو مایه ده ظلمت وضو

گر چو پروانه ز غم سوخت رقیبت چه غم است

[...]

سیف فرغانی

من چو از جان شده ام عاشق آن روی نکو

آخراین عشق مرا با تو سبب چیست بگو

از خودم بوی تو می آید واین نیست عجب

هرچه را با گل وبا مشک نهی گیرد بو

من چو با روی تو همچون مگسم با شکر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه