گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

بیدردی ای دل من و گوئی طبیب نیست

گر دردمند شکوه کند بس غریب نیست

پندم مگو حکیم و نصیحت که نشنوم

جز عشق در دیار محبت ادیب نیست

صاف از خم طبیعت چون می درآ دلا

ورنه تو را زدرد حقیقت نصیب نیست

عنبر ززلف و گل زرخ و از عرق گلاب

در مجلس حبیب تمنای طبیب نیست

دارم عجب زخضر که جاوید مانده است

عشاق را حیات ابد بس عجیب نیست

ما را که جوشنی است از آن زلف چون زره

پروا زتیر دشمن و طعن رقیب نیست

خالش ببین بچهره غریب و ثنا بگو

رومی اگر که زنگی زاید غریب نیست

گل گوش پهن کرده بافغان بلبلان

او را گمان مکن که غم عندلیب نیست

آشفته هر کس به حبیبی غزل سراست

ما را بجز علی ولی کس حبیب نیست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سعدی

دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست

گر دردمند عشق بنالد غریب نیست

دانند عاقلان که مجانین عشق را

پروای قول ناصح و پند ادیب نیست

هر کو شراب عشق نخورده‌ست و دُردِ دَرد

[...]

امیرخسرو دهلوی

بیرون میا ز پرده که ما را شکیب نیست

اینک بلند گفتمت، از کس حجیب نیست

تا پای در رکاب لطافت نهاده ای

اشکم کدام روز که پا در رکیب نیست

پیش رخت که بر ورق لاله خط کشید

[...]

ابن یمین

در عشق هیچ درد چو درد حبیب نیست

درمان درد عشق بدست طبیب نیست

ای زلف پر ز چین تو شام دل غریب

دانی که هیچ شام چو شام غریب نیست

دریاب کز فراق تو یک لحظه نگذرد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابن یمین
جهان ملک خاتون

بر درد عشق دوست مرا گر طبیب نیست

هیچم دوای درد چو وصل حبیب نیست

بستان و گلستان و گل اندر جهان بسیست

بر روی چون گل تو چو من عندلیب نیست

لیکن ز گلستان گل وصلت ای صنم

[...]

شاه نعمت‌الله ولی

در هر دلی که مهر جمال حبیب نیست

گر جان عالم است که با ما قریب نیست

گوئی رقیب بر سر کویش مجاور است

لطف حبیب هست غمی از رقیب نیست

دُردی درد نوشم و با درد دل خوشم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه