بت پرستنده بت رویت
کفر زنار بند گیسویت
جامه کعبه حلقه مویت
قبله خانه طاق ابرویت
چه تفاوت مرا زدیر و حرم
زین دو من روی کرده بر رویت
ای بلا خانه زاد بالایت
فتنه مفتون چشم جادویت
زورمندان اسیر بیمارت
شیر مردان شکار آهویت
قند و شکر زلعل شیرینت
مشک و عنبر زخاک مشکویت
با همه ناز سرو آزاده
بنده شد پیش قد دلجویت
گل که در رنگ و بو بود ممتاز
عاریت کرده رنگ و هم بویت
چاه بیژن نگون زغبغب تو
خام رستم کمند گیسویت
خیل روئین تنان بعرصه رزم
در حذر از کمان ابرویت
با چنین لطف پنجه و ساعد
کوه لرزد زدست و بازویت
در بشر نیست این کمال و جمال
مگر از حیدر است نیرویت
تن لطیف و سخن شکر چکنم
دل سنگین و تندی خویت
دل آشفته بین که از زلفت
کرده آشفته حلقه مویت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نفس کل آب رانده در جویت
عقل کل خاک گشته در کویت
ای که بر یاد لعل دلجویت
باده ناخورده، مستم از بویت
سر مکش گر زنند بر رویت
کز جفاشان نکو شود خویت
ای شب تیره فرع گیسیویت
اصل کفر از سیاهی مویت
مه ز دیوان مهر خواسته نور
وجه آن گشته روشن از رویت
بیسخن دم ببسته طوطی را
[...]
هر دوچشمت ز فتنه نک خفته است
خفیه در زیر طاق ابرویت
بهر آشوبشان کند بیدار
هر زمان غمزه سخن گویت
استخوانی زدر برون انداز
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.