گفته بودی که ز کویت به ملامت بروم
دل بر تست کجا من به سلامت بروم
من به میخانه زدم خرقه سالوس به آب
رندم ای شیخ نگویی به ملامت بروم
مدتی زیستهام دور ز جانان به وطن
گر به غربت بدهم جان به غرامت بروم
بیسؤالم در جنت بگشایند به قبر
با ولایش چو به صحرای قیامت بروم
مردگان زنده کنم چون ببرندم به لحد
میبرم نام علی تا به کرامت بروم
از نجف تا به گلستان بهشتم خوانند
من آشفته از آن در به ندامت بروم
میروم داغ غلامی تو دارم به جبین
در صف حشر به این داغ و علامت بروم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات عاشقانه و عواطف دلbroken خود اشاره میکند. او از محبت و عشق به معشوق خود سخن میگوید و نشان میدهد که چگونه به خاطر او از راههای مختلفی عبور کرده است. شاعر به کنایه، از رند بودن خود حرف میزند و اینکه به یک میخانه پناه برده تا از زخمهای عشق خود التیام یابد. او همچنین بر این نکته تأکید دارد که در دوری از معشوق، جان خود را فدای آن عشق میکند و با ذکر نام علی (ع)، به دنبال کرامت و شرافت است. در نهایت، او با تحولی درونی، خود را آماده میکند تا در روز قیامت با داغ عشق معشوقش در محفل دیگران حاضر شود.
هوش مصنوعی: تو گفته بودی که از کوچهات به سرزنش بروم، اما عشق من به تو کجا اجازه میدهد که با آرامش بروم؟
هوش مصنوعی: به میخانه رفتم و لباس ظاهرفریبی را کنار گذاشتم و از خودم نوشیدنی میخورم. ای شیخ، نگران نباش که من به خاطر این کار مورد سرزنش قرار میگیرم.
هوش مصنوعی: مدتی است که از معشوق دور ماندهام و در وطن زندگی میکنم. اگر بخواهم در غربت جانم را فدای عشق او کنم، به آنجا خواهم رفت.
هوش مصنوعی: هرچند که سوالی از من نمیپرسند، اما در بهشت برایم درهای به روی قبر باز میشود. چون روز قیامت به دشت برویم، عشق او مرا همراهی خواهد کرد.
هوش مصنوعی: من مردگان را زنده میکنم، چون به قبرشان میروم، و نام علی را با خود میبرم تا به بزرگی و کرامت دست یابم.
هوش مصنوعی: از نجف تا گلستان بهشت، مرا آشفته و پریشان مینامند؛ اما من از آن در به سوی ندامت و پشیمانی خواهم رفت.
هوش مصنوعی: من به سوی معشوق و محبوبم میروم و با افتخار، نشان عشق و خدمتگذاریام را بر پیشانیام دیده میشود. در روز محشر هم با همین علامت و نشان به سوی او خواهم رفت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو مپندار کز این در به ملامت بروم
دلم اینجاست بده تا به سلامت بروم
ترک سر گفتم از آن پیش که بنهادم پای
نه به زرق آمدهام تا به ملامت بروم
من هوادار قدیمم بدهم جان عزیز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.