دری بود نصیحت جانا به گوش کن
بشنو نوای نای و می ناب نوش کن
این پنبه در دهان صراحیست تا به چند
خیز و برون تو پنبهٔ غفلت ز گوش کن
هشیار را به منزل دلدار راه نیست
از جام عشق باده کش و ترک هوش کن
مینوشد ار نگار و به خونت کند نگار
جان دستمزد گوش حقیقتنیوش کن
دوشم سروش غیب ز کعبه به دیر خواند
بگشای چشم و گوش به بانگ سروش کن
خود را به بحر میزن و برگیر آب از آن
چون ابر نوبهار به بستان خروش کن
از خُم برآر بادهٔ صاف و به جام کن
وآنگه صفا طلب ز من درد نوش کن
خوردی فریب سیم و زر غیر را بتا
ورنه که گفت ترک من ژندهپوش کن
آشفته بستهاند به قتلت کمر جهان
خواهی اگر مدد طلب از میفروش کن
نام علی بیار مبر نام دیگران
از ذکر غیر حق تو زبان را خموش کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نصیحت و بیداری میپردازد و مخاطب را به شنیدن صدای نای و نوشیدن می ناب دعوت میکند. او به فریبخوردن از ظواهر دنیا اشاره میکند و از شنیدن نغمههای غیب به صدای سروش توصیه میکند. شاعر به اهمیت هوشیاری اشاره کرده و میگوید که عشق باید از دل بنوشد و از غفلت دور شود. همچنین، او بر این نکته تأکید دارد که نام علی را بر زبان برانیم و از ذکر نامهای دیگر خودداری کنیم. در نهایت، شاعر به نوشیدن باده و طلب صفا از آن نصیحت میکند و به یادآوری لزوم دوری از آشفتهگیهای دنیا اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اینجا به تو نصیحتی میشود، به حرفهای دل توجه کن و صدای نای را بشنو و از می ناب لذت ببر.
هوش مصنوعی: این پنبهای که در دهان صراحی قرار دارد، مایهی خاموشی و ناتوانی است. تا کی میخواهی در این حالت بمانی و غفلت را از گوشهایت دور نکنی؟
هوش مصنوعی: برای کسی که هشیار و آگاه است، راهی به سوی معشوق وجود ندارد. بنابراین با نوشیدن باده عشق، از حالت عادی خود خارج شو و بیخیال شو.
هوش مصنوعی: اگر معشوقه باده بنوشد و خون تو را به روی کاغذی بیفشانَد، جانم، به خوبی گوش به حقیقت بده.
هوش مصنوعی: شبی صدای فرشتگان از کعبه به میخانه رسید. آن را با گوش و چشم باز بشنو و درک کن.
هوش مصنوعی: خود را در دریا غوطهور کن و از آن آب بگیر، مانند ابرهای بهاری که در باغها به صدا درمیآید.
هوش مصنوعی: برایم جامی پر از شراب صاف بریز و بیاور؛ سپس از من بخواه که دردی را که دارم بپوشانم و آرامش بخشم.
هوش مصنوعی: ای معشوقه، اگر به زیباییهای فریبنده و مادی دیگران دل سپردی، پس بدان که هیچکس به من نگفته است که من را به خاطر لباس کهنهام رها کن.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال کمک هستی و میخواهی در برابر مشکلات دنیا استقامت کنی، از میفروش مشورت بگیر. او میتواند به تو در این راه یاری برساند.
هوش مصنوعی: نام علی را بر زبان بیاور و از یاد دیگران پرهیز کن. از ذکر غیر حق زبانت را خاموش نگهدار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای نور چشم من سخنی هست گوش کن
چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن
در راه عشق وسوسه اهرمن بسیست
پیش آی و گوش دل به پیام سروش کن
برگ نوا تبه شد و ساز طرب نماند
[...]
می بایدت به دیر مغان آی و نوش کن
ایمان فدای مغبچه می فروش کن
دارم سخن به گوش تو پنهان ز مدعی
های ای جوان نصیحت این پیر گوش کن
در خلوت وصال برابر بنوش می
[...]
یا حلقه ارادت ساغر به گوش کن
یا عاقلانه ترک در می فروش کن
چون می درین دو هفته که محبوس این خمی
سرجوش زندگانی خود صرف جوش کن
بسیار نازک است سخن های عاشقان
[...]
پورا بسلطنت رسی این پند گوش کن
تاج سر از غبار در میفروش کن
گفتار من که هست چو لولوی شاهوار
مرجان گوش جان حقیقت نیوش کن
هوش ترا مشاهده سر غیب نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.