بحث حکمت چه میکنی برخیز
دفتر معرفت در آب بریز
نام اغیار ذکر آن لب نوش
ما هواخواه شهد زهرآمیز
چهره او ز زلف غالیه بود
زلفکانش به ماه عنبر بیز
در خرابات رفتم و دادم
دفتر زهد و خرقه پرهیز
عشق چون در مصاف پنچه گشاد
عقل مسکین نداشت پای ستیز
همچو روباه پیش پنجه شیر
سر قدم کرد و جست راه گریز
تشنگان وصال جانان را
میدهد آب نوک خنجر تیز
راستکیشان به طوف میخانه
شیخ با سر دوان به راه حجیز
تلخکامم بکشت چون فرهاد
عشق شیرینلبان شورانگیز
خواهی آشفته گر علاج جنون
دل به زنجیر زلف یار آویز
رشته زلف اوست حبل الله
که نجاتت دهد ز رستاخیز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرچه زردست همچو زر پشیز
یا سفیدست همچو سیم ارزیز
منم امروز بسته در سمجی
چشم بر دوخته چو مار گریز
هست پیراهنی و شلواری
نیست بر هر دو نیفه و تیریز
بر جهان دارم و روا دارم
[...]
ای سنایی به گرد حران گرد
تا بیابی ز جود ایشان چیز
نزد نادیدگان و نااهلان
کی بود بذل و همت و تمییز
کودک خرد بیخرد بدهد
[...]
نرگسم وعده کرد و داد پیاز
شکرم وعده کرد و داد مویز
عوض در بمن نمود شبه
بدل زر بمن رسید پشیز
نیست انبان بی سر و پایان
[...]
پلپلی چند را بر آتش ریز
غلغلی در فکن به آتش تیز
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.