بنده پیر خراباتم و پیمانه او
که پناه فلک آمد در میخانه او
حاش لله که رود مستی عشقش از سر
هرکه نوشید چو ما باده ز پیمانه او
من به پای خم اگر خاک نشینم چه عجب
سجدهگاه ملکوت آمده خمخانه او
سبحه زاهد و زنار مغان تاج ملوک
همه وقف است به خاک در میخانه او
چشم زهاد بود بر عمل و مستان را
گوش اندر ره الطاف کریمانه او
اگرت آرزوی نکته توحید بود
بشنو وقت سحر نعره مستانه او
شاهی کون و مکان را به گدایی بخشد
بلکه امکان بود از همت مردانه او
واجبش خواند گروهی و گروهی ممکن
عقل حیران شده آشفته در افسانه او
کیست آن بحر ولایت علی آن کاو ز شرف
یازده در ثمین آمده دردانه او
شاید آن گنج نهان جای به ویرانه کند
دل سودازدگان آمده ویرانه او
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و ارادت عمیق شاعر به میخانه و مستان میپردازد. شاعر خود را به عنوان یک پیر در خرابات معرفی میکند که در کنار می و محبت الهی زندگی میکند. او به زیبایی بیان میکند که چطور عشق و مستی ناشی از عشق الهی، زندگی او را پر کرده است. همچنین، او بر اهمیت humility و بندگی در برابر خداوند تأکید میکند و میگوید که عشق واقعی به خداوند در میخانه و در میان مستان و سالکان حقیقت قابل تجربه است. در نهایت، شاعر به مقام والای حضرت علی و اهمیت ولایت اشاره کرده و از رازهای عشق و دین سخن میگوید.
هوش مصنوعی: من سالخوردهای هستم که در محل ریشهدوانده و شبنشینی دارم، و درواقع آن پیمانهی شراب اوست که در میخانهاش، refuge یا پناهگاهی برای من و دیگران فراهم کرده است.
هوش مصنوعی: به هیچ عنوان این طور نیست که کسی که از عشق او بنوشد، همچون ما، حالتی شبیه به مستی و سرخوشی را تجربه کند. این عشق حالتی ویژه و خاص دارد که تنها مختص ماست.
هوش مصنوعی: اگر من بر خاک پای آن خم بنشینم، جای تعجبی ندارد، زیرا محل سجدهگاه فرشتگان در واقع همان خمخانه اوست.
هوش مصنوعی: زاهدانی که عبادت میکنند و مغها که در مراسم خود حلقهای به کمر میبندند، هر دو در نهایت به خاک میافتند و این در حالی است که همه چیز در میخانه او به نوعی وقف شده است. در واقع، همه چیز در کنار میخانه و در مقابل آن قدرت و مقام پارسایی و عرفان را تحت تاثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: چشم زاهدان به اعمالشان است و مستان فقط به رحمتهای مهربانانه خدا توجه دارند.
هوش مصنوعی: اگر آرزوی شناخت حقیقت توحید را داری، با فرا رسیدن سحر، نغمههای شاداب و سرمستکننده او را بشنو.
هوش مصنوعی: پادشاهی که زمین و زمان را به شخص گدا بدهد، این امکان به خاطر اراده و تلاش مردانه اوست.
هوش مصنوعی: برخی از مردم او را واجب و ضروری دانستهاند، در حالی که برخی دیگر به خاطر داستانهایش، عقلشان متحیر و گیج شده است.
هوش مصنوعی: کیست آن دریای ولایت علی که از شرافت یازده نفر به جوهرهای ارزشمند رسیده است؟
هوش مصنوعی: شاید آن گنج پنهان، دل عاشقان را به ویرانهای ببرد که مال و ثروت آنجا را به نابودی کشانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.