من که نتوانم هوس را پای در دامن کشم
کی توانم عشق را دستی به پیرامن کشم
گر عروسان چمن پیشت به خوبی دم زنند
از قفا بیرون زبان هرزه سوسن کشم
تا مسم را زر کند اکسیر سازی در کجاست
روی آنم نیست تا خود منت از آهن کشم
من جم بیخاتمم بر مسند اقلیم فقر
خجلت از بیخاتمی باید ز اهریمن کشم
عشقم اندر سینه و دل تابع نفس هوا
دوستم همکاسه و من باده با دشمن کشم
چشم شاهدباز و دل شد مبتلای این و آن
نفس در عصیان و فردا این غرامت من کشم
رحمتی ای عشق تا کی من برم منت ز عقل
آخر ای جان همتی تا چند بار تن کشم
جلوهای ای یوسف مصری که شد چشمم سفید
چند باید انتظار بوی پیراهن کشم
از سر آشفته به گردن منتی باشد مرا
تا به زیر ...مهر مرتضی گردن کشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حسرت و ناامیدی شاعر است که در پی عشق و زیبایی است، اما با مشکلات و موانع زیادی روبهروست. شاعر میگوید که نمیتواند از هوسها و خواستههای خود بگذرد و عشق را در زندگیاش جستجو کند. او از بیپناهی و فقر خود سخن میگوید و از سنگینی و سختیهایی که بر دوشش است، ابراز خجالت میکند. این احساسات تردید و سردرگمی در عشق و مشکلات ناشی از وفاداری به نفس خود در برابر عشق را به تصویر میکشد. در نهایت، شاعر از عشق میخواهد که او را یاری کند تا از این بار سنگین رهایی یابد و به آرامش برسد.
هوش مصنوعی: من که نمیتوانم هوس را از خود دور کنم، چگونه میتوانم عشق را در آغوش بگیرم؟
هوش مصنوعی: اگر عروسهای باغ جلوی تو به زیبایی سخن بگویند، من از پشت، زبان ناخوشایند سوسن را خواهم کشید.
هوش مصنوعی: برای اینکه مس به طلا تبدیل شود، به چه چیزی نیاز داریم؟ من آن را نمیدانم و تنها به خودم تکیه میکنم.
هوش مصنوعی: من بدون نشان و عنوان، بر تخت سلطنت فقر نشستهام و به خاطر بینشان بودنم شرمندهام. باید از شر اهریمن برکنار شوم.
هوش مصنوعی: عشق من در دل است و دل تحت تأثیر خواستههای نفسانیام است. دوستم هم در کنارم است و من با وجود دشمنی، مشغول نوشیدن شراب هستم.
هوش مصنوعی: چشمم به دنیا باز است و دلم درگیر این مشکلات شده است. نفسام در حال سرکشی و rebellion است و فردا باید بهای این کارها را بپردازم.
هوش مصنوعی: ای عشق، تا کی باید منت عقل را بکشم؟ آخر ای جان، تا چند بار باید زحمت و درد را تحمل کنم؟
هوش مصنوعی: ای یوسف مصری، تو چقدر زیبا هستی که دل مرا به انتظار کشیدهای! چه مدت باید منتظر بمانم تا بوی پیراهن تو را استشمام کنم؟
هوش مصنوعی: به خاطر بار سنگینی که بر دوش دارم، تا زمانی که در زیر سایه محبت و بزرگواری علی (ع) قرار نگیرم، به خودم اجازه نمیدهم که سرم را بالا ببرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر سر آنم که پای صبر در دامن کشم
نفس را چون مار خط نهی پیرامن کشم
بس که بودم چون گل و نرگس دو روی و شوخ چشم
باز یکچندی زبان در کام چون سوسن کشم
بس که دنیا را کمر بستم چو مور دانه کش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.