گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

شکر گویم یا شکایت از تو ای شاه سیاه

ما تو تابنده ماه من همان در خوابگاه

آه بر لیلا چه رفته تا نیاید در حشم

بسته راه او مگر مجنون زخیل اشک و آه

گر براه مصر بینی ساربانا چشمه ای

چشم یعقوب است مانده منتظر در عرض راه

دوزخی در سینه دارم بی تو جیحونی بچشم

اشک و آه و رنگ رخسارم بر این دعوی گواه

ای زلیخا تو بخواب ناز خفته با عزیز

ناز پرور یوسفت افتاده اندر قعر پاه

اشک بی روی تو گلگون دیده از حسرت سفبید

چهره از غم کهربائی جسم از هجر تو کاه

میکند شبگیر هر جا هست در عالم سفر

من بیک شبگیر بر گردون فرستم پیک آه

تا ببیندت مگر خواهند خون خویشتن

کشتگان تو بمحشر زین تظلم دادخواه

از سیاهی شب هجران ندارم چاره ای

هم مگر آشفته بر زلفش برم این شب پناه

کافتاب و ماه دارد زلف او در آستین

دادخواهان راست چون زنجیر عدل پادشاه

آن شهنشاه فلک ایوان علی شیر خدا

کِش بود عرش برین کم پایه‌ای از بارگاه

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مسعود سعد سلمان

ماه تیرست ای نموده تیره از روی تو ماه

می درین مه لعل روشن گردد ای مه می بخواه

وقت نعمتهاست لیکن نعمتی چون می مدان

جان بدین گفته که من گفتم گواه آید گواه

دل به می تازه ست تازه جان همی شادست شاد

[...]

امیر معزی

صدهزاران سال میمون باد جشن مهرماه

بر شهنشاهی که دارد صدهزاران مهر وماه

بندگانش مهر و ماه اند وز فرخ طلعتش

روز ایشان هست فرخ‌تر ز جشن مهر ماه

یک تن است او از عدد وز نصرت و تایید هست

[...]

سنایی

در سعادت همچنین آسوده بادی سال و ماه

از بزرگان و ز بزرگی مر ترا اقبال و جاه

وطواط

هست دولت را اساس و هست ملت را پناه

حضرت خوارزمشاه و خدمت خوارزمشاه

خسرو عادل ، علاء دولت ، آن کز عدل اوست

هم خلایق را امان و هم شرایع را پناه

مسند خوارزمشاهی تا مسلم شود بدو

[...]

سوزنی سمرقندی

آنکه روی چرخ را زینت بانجم داد و ماه

داد ملک شرق را زینت بخیل شاه و شاه

شهریار شیردل خوارزمشاه آتسز که هست

در سر شمشیر او پیروزی دین الله

دولتی شاهی که بی کوشش سپهر از بهر او

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه