هلال غرّه شعبان ز چرخ کرد طلوع
به پیش جام و صراحی برد سجود و رکوع
قعود یار پری رو قیام شاهد مست
به اهل حال فزاید فزون خضوع و خشوع
ز خاک میکده گو تا برد حیات ابد
سکندر ارچه زآب خضر بود ممنوع
نوای مطرب عشاق راست زد تکبیر
منه به جانب محراب عشق روی خضوع
فغان کند دل شیدا ز دیدن رویت
بلی به ناله برآید چو دید مه مصروع
به حیرتم که به سبعین هجر چون ماندم
مرا که بیتو نبودی قرار در اُسبوع
شکر ز دست رقیبم چو حنظل است به طبع
ز دست دوست بود زهر چون شکر مطبوع
چو شمع پا به جا ایستادهام در بزم
مکن تو خدمت جان باختن به کس مرجوع
نظر به لالهرخان لیک چشم دل با تست
که عکسها همه دارند سوی اصل رجوع
چه جای پرتو شمع است و تابش اختر
چو آفتاب حقیقت کند ز شرق طلوع
اصول مطرب و مدح علی بس آشفته
ز من مپرس تو ای شیخ از اصول و فروع
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و نورانی بودن ماه شعبان اشاره میکند و احساس شوق و محبت را به یار خود ابراز میکند. او در حال سجود و عبادت است و در عین حال به صحنههایی از بزم مینگرد که عشق و وابستگی را به تصویر میکشد. شاعر میگوید که محبت و اشتیاقش به محبوب باعث شده که در حیرت و شگفتی باقی بماند، زیرا بدون او هیچ آرامشی ندارد. او همچنین به تلخیهای ناشی از رقیب و شیرینیهای ناشی از عشق اشاره میکند و تصریح میکند که حقیقت و نور عشق به اندازهای قوی است که هیچچیز نمیتواند آن را محو کند. در نهایت، شاعر به اصول و قواعد دینی اشاره میکند و از آنها دوری میجوید، چرا که عشق و محبت برایش مهمتر از هر چیز دیگری است.
هوش مصنوعی: هلال ماه شعبان به آرامی از افق ظاهر شد، در حالی که در دست جام و صراحی قرار داشت و در حال عبادت و فروتنی بود.
هوش مصنوعی: نشستن یار زیبا باعث میشود که شاهد مست، فزونی بیشتری در حالت توجه و خضوع برای اهل حال ایجاد کند.
هوش مصنوعی: از خاک میکده بگو که زندگی جاودانه سکندر را فراهم آورد، هرچند که آب خضر از او دور باشد.
هوش مصنوعی: آوای موسیقیدانان دلباخته به زیبایی و عشق بلند شده است. من با تمام وجود به پیشگاه عشق و معشوق به احترام و فروتنی میروم.
هوش مصنوعی: دل عاشق به خاطر دیدن چهره تو آه و ناله میکند. آری، هنگامی که ماه را بیمار میبیند، به گریه میافتد.
هوش مصنوعی: به شگفتم که چطور در هفتاد هفته دوری از تو ماندم، در حالی که بدون تو هیچ آرامشی نداشتم.
هوش مصنوعی: شکرت را از دست رقیب میخورم و طعمش مانند تلخی حنظل است، اما از دست دوست، اگر زهر هم باشد، مانند شکر شیرین و خوشایند است.
هوش مصنوعی: نظیر شمعی که در یک مجلس روشن و ثابت ایستاده، من نیز در این جمع حضور دارم. نکنید که جانباختگی و فداکاری برای هیچکس را به من واگذار کنید.
هوش مصنوعی: به زیباییهای چهرهها توجه کن، اما در دل و باطن خود به اصل و حقیقت مطلب بنگر. زیرا تمام تصاویر و زیباییها به سمت حقیقت و اصل رجعت میکنند.
هوش مصنوعی: پرتو شمع و نور ستاره در مقایسه با خورشید، به اندازهای کمنور و ناچیز است که وقتی خورشید از شرق میتابد، تمام این نورها برتری خود را از دست میدهند.
هوش مصنوعی: ای شیخ، از من درباره قواعد موسیقی و مدح علی نپرس، زیرا ذهن من به شدت درهم ریخته و آشفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیا که می کند از مشرق آفتاب طلوع
بیار باده و بگذار عذر نا مسموع
حرام نیست به دینِ حکیم خمر بیار
حکیم خود نکند هیچ کار نا مشروع
که را رسد که کند فرق در حلال و حرام
[...]
چو مهر می کند از مشرق پیاله طلوع
شود منور از انوار او جهان مجموع
جهان پیر چو روشن شد از فروغ قدح
چه باک، اگر نکند آفتاب چرخ طلوع؟
جماعتی که به تقوی و شرع می کوشند
[...]
فریب دختر رز خواهشیست نامسموع
به شرع غیرت ما، در طلاق نیست رجوع
اگر به شیشه شود می پری نمی ارزد
به نازهای خمارش کرشمه های طلوع
گل از کرشمه دمی از فساد بازآید
[...]
چه ماه بود که از خانه کرد طلوع
که کرد از پی تعظیمش آفتاب رکوع
به چشم صورت و معنی توان مشاهده کرد
کمال قدرت صانع در اینچنین مصنوع
مرا ز هرچه در آفاق طبع مستغنی است
[...]
به زیر زلف تو رخشنده چهرهٔ مطبوع
چنان بود که به شب، آفتاب کرده طلوع
به پیش قبلهٔ ابروت، آن سیه گون زلف
چو قنبر است که خم گشته از برای رکوع
از این سپس به پریشانی سر زلفت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.