ای ترک ندانم زچه خیل و چه سپاهی
دانم که تو بر خیل نکویان همه شاهی
ترکان جهان لشکر و بر جمله امیری
خوبان همه سیاره تو بی پرده چو ماهی
تو یوسفی و چاه نهفتی بزنخدان
یوسف بره مصر گر افتاده بچاهی
ای قبه خرگاه تو برتر زمه و مهر
هندوی فلک کیست بخیل تو سیاهی
این خاک غم انگیز بود تربت عشاق
کش نیست بجز لاله در این دشت گیاهی
شاید که براهی گذری ای بت طناز
هر روزه نشینم بامید تو براهی
پاداش وفا خون من خسته خورد دوست
عشاق جز این جرم ندارند گناهی
در هجر ووصال تو تن از ضعف و زقوت
گاهی بودم کوه و شود کوه چو کاهی
از لطمه هجر تو بچشم من و جسمم
نه مانده نم اشکی و نه قوت آهی
آشفته بلا میرم و این شهر خرابست
جز کوی خرابات نداریم پناهی
ای سرور آفاق علی میر ولایت
کاسلام مرا حب تو بوده است گواهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف معشوقی محبوب و بینظیر میپردازد که نویسنده او را از دیگران برتر میداند. شاعر به عشق و آرزوی خود اشاره میکند و از درد و رنج ناشی از دوری معشوق شکایت میکند. او به زیباییها و جلوههای معشوق مینگرد و در عین حال از غم و نکبت زندگی که بدون او تحمل میشود، مینالد. شاعر در نهایت با اشاره به وفاداری و حقیقت عشق، از معشوق میخواهد که به او نگاهی بیندازد و از دردهایش بکاهد. در این شعر، عشق و هجران موضوعات اصلی هستند و شاعر با احساسی عمیق از آنها سخن میگوید.
هوش مصنوعی: ای ترک، نمیدانم تو از چه جمعیت یا لشکری هستی، اما میدانم که در میان همهی نیکان، تو خود سرور و پادشاهی.
هوش مصنوعی: ترکان جهان، سربازان عشق و زیبایی هستند و در میان همه آنها، تو به عنوان امیر و سرور، مانند ماه بدون هیچ پردهای در آسمان میدرخشی.
هوش مصنوعی: تو مانند یوسف هستی که به چاه انداخته شدهای و در این شرایط، باید به زندگی ادامه دهی و از سختیها بگذری، زیرا همیشه امیدی برای نجات و موفقیت وجود دارد.
هوش مصنوعی: ای گنبد خیمهی تو، بالاتر از ماه و خورشید است. چه کسی در آسمان است که مثل تو بخیل و تنگنظر باشد؟
هوش مصنوعی: این زمین که مملو از غم و اندوه است، مکان خوابگاه عاشقان است و جز لاله، گیاهی در این دشت نمیروید.
هوش مصنوعی: شاید روزی به طریقی به تو برسم، ای زیبای دلربا، هر روز بر بام عشق تو نشستهام و در انتظار تو هستم.
هوش مصنوعی: پاداش وفاداری من، این است که دوست خستهام را برنجانم، عشقورزان جز این کار دیگری نکردهاند و هیچ گناهی ندارند.
هوش مصنوعی: در دوران جدایی و نزدیکی تو، گاهی احساس میکردم مثل کوهی محکم و استوار هستم، اما در برابر مشکلات و چالشها، همچون دانهای کاه ضعیف و ناتوان شدهام.
هوش مصنوعی: از درد جدایی تو، نه اشکی در چشمانم مانده و نه نیرویی برای آه کشیدن در بدنم احساس میکنم.
هوش مصنوعی: در شرایطی دردناک و پریشان به سر میبرم و این شهر هیچ چیز جز خرابی ندارد، تنها جایی که میتوانم به آن پناه ببرم، محلهی عیاشی است.
هوش مصنوعی: ای سرور جهانیان، علی، امیر ولایت، کلام من را محبت تو گواهی میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای بر همه میران جهان یافته شاهی
می خور، که بد اندیش چنان شد که تو خواهی
می خواه، که بدخواه به کام دل تو گشت
وز بخت بد اندیش تو آورد تباهی
شد روزه و تسبیح و تراویح به یک جای
[...]
ای ماه سیه پوش تو روشن شده ماهی
هم شمع سرای من و هم پشت سپاهی
از قامت و قدّ تو برد سرو بلندی
وز حلقۀ زلف تو برد قیر سیاهی
جانم بصلاح آید از آن نوش لب تو
[...]
ای بر سر کتاب ترا منصب شاهی
منشی فلک داده بر این قول گواهی
جاه تو و اقطاع جهان یوسف و زندان
ذات تو و تجویف فلک یونس و ماهی
ناخورده مسیر قلمت وهن توقف
[...]
ای بر صفت یوسفیت حسن گواهی
ماننده یوسف شده در غربت شاهی
حسن تو ترا بی بخبری برده به تختی
مهر تو مرا بی گنهی کرده به چاهی
از لعل تو یک خنده و از عقل جهانی
[...]
رخ باز نهادم به سماوات الهی
تا بر سر گردون بزنم نوبت شاهی
رخت و خر خود را همه بگذاشتم اینجا
چون یار مسیحم، بسم این چهرهٔ کاهی
از من مطلب مهر خود، ای شاهد دنیا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.