بسکه مستغرق سودای تو بی خویشتنم
پا زسر فرق نمیدانم و جان را زتنم
همه جا لیلی و اما نشناسم که توئی
همه مجنون تو ببینی و نپرسی که منم
بده آن تیشه فرهاد کش عشق که من
ریشه عقل از این مزرع سودا بکنم
کو نهنگی که بدم در کشدم چون یونس
چند چون کرم بر این پیله هستی بتنم
از عقیق لب شیطان صفتان خونشد دل
بوی رحمان مگر آرند زسمت یمنم
تا نه بینم بجز از پرتو جانان درمی
بده ایساقی از آن جام اویس قرنم
مگر دیده کنی روشن ای نور علی
یوسف مهر تو چون هست به بیت الحزنم
تا شوم مست از آن باده و سرخوش بسماع
بجهان دست برافشانم و پائی بزنم
مرغ شیدائی و آشفته سودائی عشق
حلقه زلف پریشان بتان شد وطنم
دوزخی زآتش هجرت بدل خسته نهان
آه از این آتش پنهان که بسوزد کفنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رزبان گفت که این مخرقه باور نکنم
تا به تیغ حنفی گردن هر یک نزنم
تا شکمشان ندرم، تا سرشان برنکنم
تا به خونشان نشود معصفری پیرهنم
ای خداوند یکی شاعر ساده سخنم
بمزاح است گشاده همه ساله دهنم
با ندیمان تو عشرت زنم و ربح کنم
نه ندیمان تو . . . لند و بدیشان شکنم
بلکه خود را بندیمان تو می برفکنم
[...]
یارب از عشق چه سرمستم و بیخویشتنم
دست گیریدم تا دست به زلفش نزنم
گر به میدان رود آن بت مگذارید دمی
بو که هشیار شوم برگ نثاری بکنم
نگذارم که جهانی به جمالش نگرند
[...]
دوستکامی که در آفاق چنان نیست منم
زانکه پرورده مخدوم زمانه حسنم
بلبل نعمت فضلم چو علی وچه عجب
که شکفته است گل خلق نبی در چمنم
این کم از شعر عمادیست اگر با شش ماه
[...]
چون ندارم سر یک موی خبر زانچه منم
بی خبر عمر به سر میبرم و دم نزنم
نا پدیدار شود در بر من هر دو جهان
گر پدیدار شود یک سر مو زانچه منم
مشکل این است که از خویشتنم نیست خبر
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.