چنان بطره لیلای خویش مفتونم
که در فنون جنون اوستاد مجنونم
زپرده های درون ای مژه چه میجوئی
که غنچه وش نبود غیر قطره خونم
بیار زآن می گلرنگ ساقی مجلس
که کام تلخ بود عمرها زافیونم
چه احتیاج باین نه سرادق نیلی
که خیمه هاست بسی بر فراز گردونم
مرا که یار بکامست و می بجام امشب
چه شکرها که بگویم زبخت میگونم
منکه در دشت جنون پیشرو مجنونم
شاید ار لیلی ایام شود مفتونم
یار لب بر لب من دارد و مست از می غیر
خون بدل جان بلب از آن دو لب میگونم
غرقه بحر خودی شد تن من نوح کجاست
تا از این ورطه مگر رخت کشد بیرونم
شاید کس نستاند زگرو تا صف حشر
منکه خود در عوض خرقه بمی مرهونم
گفتم ای عشق گرامی ملکی یا انسان
گفت از دایره کون و مکان بیرونم
چنگ بر دامن حیدر زده آشفته بجد
تا رهائی دهد از منت دهر دونم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به شدت عاشق لیلاست و از حال و حس او در جنون عشق سخن میگوید. او خود را در مقام مجنون میبیند و به زیباییهای عشق و آثار آن اشاره میکند. شاعر از درد و تلخی زندگی و گذر زمان ابراز نارضایتی میکند و دربارهٔ خواستههای قلبی و نیاز به می و عشق صحبت میکند. او به تجارب روحانی و عشق والای خود اشاره دارد و در نهایت، از محبت و عشق الهی سخن میگوید که او را از قید و بندهای دنیوی آزاد میکند. در انتها، اشاره به عشق الهی و رهایی از زندگی دنیوی میکند.
هوش مصنوعی: من به قدری شگفتزده و دلباخته لیلا هستم که در حیطه دیوانگی او، خودم استاد دیوانگیم.
هوش مصنوعی: ای مژههای پنهان، چه چیزی را جستوجو میکنی، که جز قطرهای از خونم، فرشتهای مثل گل نرگس وجود ندارد؟
هوش مصنوعی: ساقی، از آن شراب رنگین بیاور که تلخی عمرها مانند خواب برباد رفته است.
هوش مصنوعی: نیازی به این پرده آبی رنگ نیست، زیرا فراوانی خیمهها در بالای آسمان وجود دارد.
هوش مصنوعی: امشب که محبوبم به خواستهام رسیده و مینوشم، چه شکرهایی که میتوانم بابت شانس خوبم بیان کنم.
هوش مصنوعی: من که در دشت دیوانگی، پیشروی مجنون هستم، شاید اگر روزی لیلی (عشقم) بیاید، من هم دلبستهاش شوم.
هوش مصنوعی: دوست من لبهایش را بر لبهای من گذاشته و مست از شراب است. من هم به خاطر آن دو لب زیبا، جانم در خطر است و دلم تنگ شده است.
هوش مصنوعی: تن من در دنیای خودم غرق شده است و به کمک کسی نیاز دارم که مرا از این وضعیت نجات دهد. کجا میتوانم نوح را پیدا کنم تا دست مرا گرفته و از این بلای بزرگ بیرون بیاورد؟
هوش مصنوعی: شاید کسی نتواند از گروهی که در آن هستم، به روز قیامت چیزی بگیرد، زیرا من به خاطر داشتن این خرقه خود را به مرگ سپردهام.
هوش مصنوعی: در گفتگو با عشق گرانقدر گفتم که تو یک موجود آسمانی هستی یا انسانی، و او پاسخ داد که من از محدوده وجود و مکان فراتر هستم.
هوش مصنوعی: با چنگ زدن به دامن حیدر، در تلاش هستم تا از این وضعیت سخت و آشفته نجات یابم و از شر دنیا و مشکلات آن رهایی پیدا کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چنان بطره لیلای خویش مفتونم
که در فنون جنون اوستاد مجنونم
زپرده های دورن ای مژه چه میجوئی
که غنچه وش نبود غیر قطره خونم
بیار زآن می گلرنگ ساقی مجلس
[...]
من ای حریف نه مرد شراب گلگونم
به شادکامی غم جام پر کن از خونم
مرا ز هوش ببر از خم جنون ساقی
که سینه تنگ شد از حکمت فلاطونم
برو ادیب ز باران تیر طعنهٔ خلق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.