عشق کرد آدم از ملک ممتاز
نبود مردمی بدیده باز
گل بستان ندارد این همه لطف
سرو را می نباشد این همه ناز
مرغ روحم بگرد شمع رخت
همچو پروانه میکند پرواز
تا بغیر از توام نظر نبود
در چشم از جهان نموده فراز
هر کس از بانگ عشق زنده نشد
مرده آسا بر او کنند نماز
کیستم من کهن سمندر عشق
امتحان کن در آتشم بگداز
عشق و تقوی مخالفند بهم
کفر و ایمان کجا شود انباز
بعد از آلایشست آسایش
بحقیقت رساندت زمجاز
مردم دیده گفت راز درون
پرده خلق میدرد غماز
هر که بر دار رفت چون منصور
نیستش فرق در نشیب و فراز
ناز او را خریدم آشفته
چهره سودم بر آستان نیاز
روح من طوف میکند به نجف
قالبم اوفتاده در شیراز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عاشقانه و احساسی درباره عشق و معشوق میپردازد. شاعر از ویژگیهای خاص معشوق میگوید و جاذبههای او را وصف میکند. او به عشق به عنوان یک نیروی قدرتمند و زندگیبخش اشاره میکند و بیان میکند که عشق و تقوی در تضاد با هم هستند. شاعر احساسات خود را در مورد عشق و حقیقت بیان میکند و میگوید که در عالم عشق، آرامش واقعی بعد از گذر از مشکلات و آزمایشها به دست میآید. در نهایت، او به پیوند روح و جسم خود اشاره میکند و مکانهای مختلفی مانند نجف و شیراز را به عنوان نشانههای عشق و حالتهای درونی خود معرفی میکند.
هوش مصنوعی: عشق باعث شد که آدم از مقام و منزلت خود فراتر رود و به گونهای از حالت عادی خارج شود، به طوری که برخی انسانها نمیتوانند این تجلی عشق را ببینند.
هوش مصنوعی: در باغ هیچ گلی به این اندازه زیبایی و جذابیت درخت سرو را ندارد و اینکه میوهای اینقدر ناز و دلربا باشد، غیرممکن است.
هوش مصنوعی: روح من مانند پروانهای به دور شمع زیبایی تو پرواز میکند.
هوش مصنوعی: چشم من جز تو را نمیبیند و در دنیا فقط به خاطر تو به اوج رسیدهام.
هوش مصنوعی: هر کسی که به عشق پاسخ ندهد و از آن زنده نشود، مانند مردهای به حساب میآید و بر او نماز میخوانند.
هوش مصنوعی: من کی هستم که همچون سمندری باستانی در آتش عشق خود را آزمایش کنم و در آن بسوزم؟
هوش مصنوعی: عشق و تقوا با یکدیگر در تضاد هستند؛ همانطور که کفر و ایمان نمیتوانند به هم نزدیک شوند.
هوش مصنوعی: آرامش واقعی پس از پاکسازی و رهایی از مشکلات به دست میآید.
هوش مصنوعی: مردم متوجه شدهاند که حقایق پنهان پشت پرده، به وسیلهی کسانی که خبرچین هستند، فاش میشود.
هوش مصنوعی: هرکسی که روی دار میرود، مانند منصور است و در ارتفاع یا پایین بودن تفاوتی ندارد.
هوش مصنوعی: زیبایی و جذبه او را با تمام وجود پذیرفتم، حتی اگر به خاطر این علاقه چهرهام بهم بریزد و در برابر او به خاک بیفتم و نیازم را نشان دهم.
هوش مصنوعی: روح من به نجف پرواز میکند در حالی که جسمم در شیراز دراز کشیده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه به آخر بمرد باید باز؟
هم به چنبر گذار خواهد بود
این رسن را، اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدت زی
[...]
سرو ساقی وماه رود نواز
پرده بر بسته در ره شهناز
زخمه رودزن نه پست ونه تیز
زلف ساقی نه کوته ونه دراز
مجلس خوب خسروانی وار
[...]
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه بآخر بمرد باید باز؟
هم بچنبر گذار خواهد بود
این رسن را اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدّت زی
[...]
ای تو را آروزی نعمت و ناز
آز کرده عنان اسپ نیاز
عمرت از تو گریزد از پس آز
تو همی تاز در نشیب و فراز
بر در بخت بد فرود آید
[...]
چند گویی که نشنوندت راز
چند جویی که می نیابی باز
بد مکن خو که طبع گیرد خو
ناز کم کن که آز گردد ناز
از فراز آمدی سبک به نشیب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.