گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

وه که جز جور و جفا رسم نکورویان نیست

بیوفا هست گل باغ و چه گل رویان نیست

کیمیائیست وفا گرچه در این دور زمان

کیست کز جان و دل اکسیر مرا جویان نیست

بس سکندر زپی چشمه حیوان جا داد

نتوان گفت که کس در طلبش پویان نیست

هر کرا بار بود در حرم خلوت یار

غمش از سرزنش گفته بدگویان نیست

گر کسی یار نکو روی در آغوش کشید

فارغ از شنعت پی در پی بدجویان نیست

عاقلش آدمی آشفته نخواند هرگز

هر که دیوانه زنجیر پریرویان نیست

در بر اهل ادب صاحب دیوان نبود

هر کرا نام علی زیب ده دیوان نیست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سنایی

کفر و ایمان دو طریقیست که آن پنهان نیست

فرق این هر دو بنزدیک خرد آسان نیست

کفر نزدیک خرد نیست چو ایمان که بوصف

اهرمن را صفت برتری یزدان نیست

گهر ایمان جسته‌ست ز ارکان سپهر

[...]

سعدی

در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست

زرق نفروشم و زهدی ننمایم کان نیست

ای که منظور ببینی و تأمل نکنی

گر تو را قوت این هست مرا امکان نیست

ترک خوبان خطا عین صوابست ولیک

[...]

کوهی

هر که دیوانه رخسار پریرویان نیست

آدمی زاده مگوئید که او حیوان نیست

هر که چون شمع نسوزد نشود روشن دل

محرم وصل حریم حرم جانان نیست

کو بکو قرب در آن کوی که بارش ندهند

[...]

صائب تبریزی

آیتی چون خط مشکین تو در قرآن نیست

نقطه چون خال تو در دایره امکان نیست

محک آدمیان چهره گندم گون است

دست رد هر که بر این رنگ زند انسان نیست

دید تا قامت موزون ترا سرو سهی

[...]

نشاط اصفهانی

اگرت دیده و دل شیفته و گریان نیست

برو ای خواجه که در عشق ترا فرمان نیست

منظر دوست چرا از نظری اشک فشان

نوبهاریست که دروی اثر از باران نیست

روی بیگانه چو روز است ولی روز فراق

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه