همه شب هم سفر باد سحرگاه شدم
کز مه خرگهی خویشتن آگاه شدم
تو نسیم سحری آگهیت هست زمن
که من سوخته ات شمع سحرگاه شدم
گفتم از آه من این خیمه نیلی برپاست
ماه میگفت منش قبه خرگاه شدم
تا مگر راه برم در خم آنزلف سیاه
خود زسر تا بقدم همروش آه شدم
شیخ شد هم سفر و برد سوی صومعه ام
دو قدم همره او رفتم و گمراه شدم
رنج کرمان دهدم صحبت اغیار بدل
همچو ایوب زدرد غمت آگاه شدم
پاسبان کرد گمانم که سگ کوی ویم
بس که من در سر کویش گه و بیگاه شدم
تا کجا خیمه زدی کت نبود نام و نشان
که زماهی بطلب بر زبر ماه شدم
دین و دل داده پی عشق بتان آشفته
من چرا مشتری این غم جانکاه شدم
سگ اصحاب رقیم ارچه به خود میبالد
فمر من این که علی را سگ درگاه شدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از شبهای خود در کنار باد و نسیم صبح صحبت میکند و به دلتنگی و عشق خود اشاره میکند. او به آگاهی از وضعیت خود و درد و رنج ناشی از این عشق میپردازد. شاعر در بیان احساساتش به صومعه و راهنماییهای شیخ اشاره کرده و از گمگشتگی و دوری از حقیقت سخن میگوید. او از درد ناشی از محبت و غم روزگار و سرنوشت خود شکایت میکند و به وضعیت ناهنجار عشق و دین میپردازد. در نهایت، او خود را شبیه به سگی توصیف میکند که در درگاه محبوبی بزرگتر از خود قرار دارد.
هوش مصنوعی: هر شب همراه با بادی که در سحر میوزید بیدار میشوم و از خواب خودم آگاه میشوم.
هوش مصنوعی: تو مانند نسیم صبحگاهی هستی که من از آتش عشق تو سوختهام و به نور شمع صبحگاهی تبدیل شدهام.
هوش مصنوعی: گفتم که آه و ناله من باعث شده این خیمه آسمانی برپا شود، اما او در پاسخ گفت که من به مانند قبهای در خیمهام.
هوش مصنوعی: من تصمیم دارم تا در مسیر آن موهای سیاه خودم حرکت کنم و از ابتدا تا قدمهای او با آه و افسوس، همراستا شوم.
هوش مصنوعی: پیرمردی که همسفر من بود، مرا به سوی صومعه راهنمایی کرد. من نیز با او همراه شدم، اما در این مسیر گمراه شدم.
هوش مصنوعی: من در رنج و درد زندگی خود، از دردهای دیگران آگاه شدم و همچون ایوب که با مشکلاتش روبرو بود، به ملامت دیگران میپردازم.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که پاسبان گمان کرده است من یک سگ در کوچهام، چون من بارها و بارها در طول روز و شب به سراغ کوچهاش میآیم.
هوش مصنوعی: تا کجا در این دنیا ساکن شدهای که رد و نشانی از تو نیست؛ من در این زندگی به جستجوی تو، مانند ماه که در آسمان درخشان است، ادامه میدهم.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و محبت به معشوقان، دل و دین خود را فدای آنها کردهام. حالا نمیدانم چرا باید بار این غم سنگین را به دوش بکشم.
هوش مصنوعی: سگ گروه رقیم اگرچه به خود میبالد، من از این میگویم که به علی افتخار میکنم و خود را خدمتگزار او میدانم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.