از ما کند دریغ چو جور و جفا هنوز
کی طبع اوست مایل مهر و وفا هنوز
صیاد روزگار که آفاق دیده است
این آهوان ندیده بچین و ختا هنوز
آهو زناف نافه دهد او زچین زلف
چین و ختاش میدود اندر قفا هنوز
از خاک شیخ شهر سبو کرد می فروش
کز آن شراب آید بوی ریا هنوز
رشک آیدم بکوی وی ار بگذرد نسیم
با اینکه ره نبرده بزلفش صبا هنوز
گر فارغی زعشق اسیر تعلقی
ما را نکرده عشق نکویان رها هنوز
ای اشک پرده در زچه رو ماجرا کنی
ما را بدوست نیست سر ماجرا هنوز
لیلا برفت و ناله کنان قیسش از قفا
آید براه بادیه بانگ درا هنوز
همچون منند میکش و قلاش لاجرم
از شیخ و محتسب نشد بر ملا هنوز
قربانی نکرده خلیل آیدش فدا
قربانیان کعبه تو در منا هنوز
آویخته بحلقه کعبه بذکر شیخ
عشاق بسته اند دهان از دعا هنوز
خیز ای طبیب و نسخه مفرما بدرد عشق
مستغنی است درد درون از دوا هنوز
جمعی امید جنت و قومی بخوف نار
آشفته است مانده بخوف و رجا هنوز
دستم بگیر مالک دوزخ بکش بنار
دست منست و دامن آل عبا هنوز
در صفحه دلست سودای زنقش غیر
گویا نخورده بر مس ما کیمیا هنوز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضامین عشق و آلام دل اشاره دارد. شاعر از رنج و درد ناشی از جدایی و فراق صحبت میکند و به عدم وفاداری و جفا در روابط اشاره میکند. او به توصیف زیبایی و لطافت های محبوب میپردازد ولی در عین حال نشان میدهد که مشکلات و ناملایمات همچنان وجود دارد. طبیب عشق نمیتواند درمانی برای درد دل عاشق پیدا کند و این وضعیت باعث شده که عاشقان در میان امید و ناامیدی سرگردان باشند. شاعر از احساسات عمیق و پیچیدهای که در عشق وجود دارد، سخن میگوید و به نوعی آرزوی رهایی از این درد را دارد.
هوش مصنوعی: اگرچه از جانب ما ستم و بیمهری است، اما طبع او هنوز به محبت و وفاداری گرایش دارد.
هوش مصنوعی: صیاد زمانه که به جهان نظر دارد، هنوز این آهوان را که ندیدهای، صید کن و فراموش نکن.
هوش مصنوعی: آهو با صدای دلنشینش به زیبایی زلف و چهرهی معشوق اشاره میکند و در حالی که او همچنان در حال دویدن است، زیباییهایش را در نظر دارد.
هوش مصنوعی: شیخ شهر ظرفی از خاک ساخته و شراب میفروشد، زیرا بوی ریا و تظاهر هنوز از آن شراب حس میشود.
هوش مصنوعی: من به زیبایی او حسادت میورزم، حتی اگر نسیم به آرامی از کنار او بگذرد و بویی از موهایش به مشام نرساند.
هوش مصنوعی: اگر از عشق بینیازی، به ما تعلقی نداشتهای، اما عشق نیکان هنوز ما را رها نکرده است.
هوش مصنوعی: ای اشک، پردهات را کنار بزن و ماجرای ما را نشان بده، ما هنوز با دوست رابطهای نداریم که بخواهیم سرمان را به دردسر بیندازیم.
هوش مصنوعی: لیلا رفت و قیس، که غمگین و نالان است، از پشت سرش به راهی میآید که هنوز صدای او در باد میپیچد.
هوش مصنوعی: مانند من، افرادی هستند که به این شیوه زندگی میکنند و هنوز هیچکس مانند شیخ و محتسب نمیتواند آنها را به تنگنا بکشد یا رسوا کند.
هوش مصنوعی: با قربانی کردن، خلیل (ابراهیم) به سوی خدا رفته است و قربانیهایی که در کعبه به جا میآید، هنوز در منا (منا جایی است برای انجام مناسک حج) باقی ماندهاند.
هوش مصنوعی: به گردن کعبه آویختهاند و به یاد شیخی که عاشقان او را میستایند، هنوز دهانشان از دعا بسته است.
هوش مصنوعی: ای پزشک، برخیز و نسخهای برای درد عشق نده، زیرا درد درون به درمان نیازی ندارد و هنوز از دوا بینیاز است.
هوش مصنوعی: گروهی برای رسیدن به بهشت امیدوارند و گروهی به خاطر ترس از آتش جهنم دچار نگرانی و آشفتگی هستند. هنوز هم بین ترس و امید در تردید به سر میبرند.
هوش مصنوعی: دستم را بگیر، ای مالک جهنم، که در واقع، دست من به تو و به دامن اهل بیت (ع) وابسته است و هنوز به آنها متصل است.
هوش مصنوعی: در دل انسان یاد و آرزوی عشق و معشوقی قرار دارد که هنوز به وضوح بروز نکرده است. مانند اینکه در مس، هنوز خاصیتی شگفتانگیز مثل کیمیا وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کام دلم نشد ز دهانت روا هنوز
و آن درد را که بود نکردم دوا هنوز
بیگانه گشتم از همه خوبان به مهر تو
وآن ماه شوخ دیده نگشت آشنا هنوز
عالم ز ماجرای دل ریش من پرست
[...]
با ما نکرد آن بت سرکش وفا هنوز
آخر نشد میانهٔ ما ماجری هنوز
ما خستگان در آتش شوقش بسوختیم
وان شوخ دیده سیر نگشت از جفا هنوز
بعد از هزار درد که بر جان ما نهاد
[...]
دلبر نرفت بر سر عهد و وفا هنوز
در سینه کینه دارد و در سر جفا هنوز
بس فتنه ها که خاست ز چشمان شوخ او
وان شوخ چشم می ننشیند ز پا هنوز
گر درد من ازو و دوایم ز دیگری ست
[...]
بالا نکرده ساعد او راحیا هنوز
بیعت نکرده است به دستش حنا هنوز
آواز عندلیب به گوشش نخورده است
برگرد او نگشته نسیم صبا هنوز
در غنچه است جلوه گلزار شوخی اش
[...]
از دل برون نکرده خیال جفا هنوز
گرگ آشتی ست یوسف ما را به ما هنوز
روزی که من به سلسله ی زلفش آمدم
بیعت نکرده بود به دستش حنا هنوز
وقتی که نغمه سنج شدم من درین چمن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.