گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

شاهد عید از در آمد شد ز دل اندوه بیم

ساقی گل‌چهره کو مطرب کجایی کو ندیم

بعد از این دل مرده نتوان بود کز لطف هوا

مردگان را زنده می‌دارد از این جنبش نسیم

همره ما باش تا بنمایمت دیر مغان

زاهدا اینست رندان را صراط مستقیم

می‌زند در پرده مطرب نکته توحید را

فهم این معنی نخواهد کرد جز ذوق سلیم

عکس ساقی را به جام می همی‌بیند بصیر

آنچنان کز می کند حل معما را حکیم

ارتکاب معصیت را گرچه شد انسان عجول

نیست چندان در بر حلم خداوند حلیم

می‌کنم من در گنه اصرار کاندر روز حشر

تا توانم کرد میزانش بر عفو رحیم

هست شیطان را طمع آمرزش از عفو خدای

رحمت و انعام ایزد بس که شد عام عمیم

با وجود بسمله نبود ضرر در هیچ شبی

می بده ساقی به بسم الله الرحمن الرحیم

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
سنایی

فر او گاه وزیدن گر به سنگ آرد نسیم

یک سخندان را ز یک معطی نه زر باید نه سیم

خیر ازو زینت همی سازد چو اجسام از لباس

فضل از او قوت همی گیرد چو ارواح از نسیم

روی او در چشم ما همچون به دور اندر صدور

[...]

عبدالقادر گیلانی

چون تمام عمر نیکی کرد با تو آن کریم

از بدی خود چرا ترسی تو آخر ای لئیم

تو یتیمی با تو او هرگز نخواهد کرد قهر

زانکه او خود کرد نهی قهر کردن با یتیم

هرچه میخواهی تو ازوی میدهد بیشک تورا

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عبدالقادر گیلانی
سوزنی سمرقندی

مهتر آن بهتر که باشد فاضل و راد و کریم

تا هم از وی مدح او را مایه بردارد حکیم

حکمت آرا اینقدر داند که مهتر به بود

فاضل و راد و کریم از جاهل و زفت و لئیم

هر لئیم و زفت و جاهل را نگوید مدح از آنک

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
انوری

علم آصف گنج قارون صبر ایوب رسول

یاد کرد اندر کتاب این هر سه لقمان حکیم

هرکه بازد عاشقی با این سه چیز ای نیکنام

لام او هرگز نبیند روی ضاد و روی میم

جمال‌الدین عبدالرزاق

خواجه را دیدی تو تا بنشست بر دیوان ملک

خود خبر داری که من از غصه‌اش چو نمی‌زِیَم؟

او میان دست و آنگه بر سر او من به پای

او ز من غافل ولیکن من از او غافل نِیَم

آرزو می‌آیدم روزی که او در منصبش

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه