این زندهرود دیده ز بس آب میدهد
ناچار هرچه هست به سیلاب میدهد
لنگر فکن به میکده این یک دو روز عمر
دوران چو کشتی تو به غرقاب میدهد
دل دردمند عشق و شفاخانه لبت
ما را دوا به شکر و عناب میدهد
خاریم ما به گلشن ایام و باغبان
ما را طفیل سنبل و گل آب میدهد
دریای حسن موج زد اندر کنار یار
نافش عیان نشانه ز گرداب میدهد
ترکی که گردم باده اغیار شد سرش
کی گوش دل به صحبت احباب میدهد
نازم به صیرفی خرابات کز کرم
مس میستاند از تو زر ناب میدهد
باب الله است حیدر و شیخ از در غلط
ما را عبث نشانه به هر باب میدهد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف جاذبههای عشق، زندگی و لذایذ دنیوی پرداخته است. شاعر به زیباییهای زنده رود و تأثیر آن بر زندگی اشاره میکند و میگوید که با وجود مشکلات، باید از لحظات کوتاه عمر استفاده کرد و به میکده و شیرینی زندگی روی آورد. او به دردهای دلش به خاطر عشق و آرامش ناشی از آن اشاره میکند و بیان میکند که مانند گل در باغ، دچار مشکلات و رنجهاست، اما همیشه امیدوار به زیباییهاست. به طور کلی، شعر تأکید دارد بر لذتبردن از زندگی و عشق، حتی در میان سختیها.
هوش مصنوعی: این رود زنده به خاطر اینکه همیشه آب دارد، ناگزیر هر آنچه را که دارد، به سیلاب تقدیم میکند.
هوش مصنوعی: برای لحظهای در میکده توقف کن، چرا که عمر کوتاه است و مانند کشتیای که در دریا غرق میشود، باید از این زمان بهرهبرداری کنی.
هوش مصنوعی: دل پر از درد عشق، مانند شفاخانهای است که لبهای تو با شکر و عناب، داروی این درد را به ما میدهند.
هوش مصنوعی: ما در میان روزگار پر از زیبایی مثل گلستان زندگی میکنیم و باغبان، به خاطر وجود ما، به گلها و سنبلها آب میدهد.
هوش مصنوعی: زیبایی، مانند دریایی است که در کنار معشوق طغیانی به پا کرده و ناف او، نشانهای از تلاطم و آشفتگی به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: من وقتی که در میگیرم و از شراب بیگانه مخموره میشوم، دیگر گوش دل به صحبت دوستان نمیدهد.
هوش مصنوعی: من به خدمتی که در میخانه انجام میشود، افتخار میکنم؛ چرا که شخصی از سر لطف، به جای طلا، نقرهای خالص به من میدهد.
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره به این است که علی (ع) دروازهی خداوند است و شیخ (شخصی با مقام علم و دین) به اشتباه به هر در که میرسد، نشانههایی میزند. این نشاندهندهی ناآگاهی است که ممکن است در شناخت حقیقت وجود داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شاه جهان و ثانی صاحبقران که چرخ
در دستش اختیار بهر باب می دهد
از شکل قبضه خنجر او اسب ابلقیست
این اسب را ز خون عدو آب می دهد
هرکس که از رخ تو نظر آب میدهد
خرمن به برق و خانه به سیلاب میدهد
در خون یک جهان دل بیتاب میرود
مشاطهای که زلف ترا تاب میدهد
صیدی که بیقراری وحشت کشیده است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.