داد اجازه بر سخن آن لب نوشخند را
باش که پسته بشکند باز رواج قند را
تا نرسد بدامنت گرد ملالتی زما
خاک شدیم در رهت تند مران سمند را
عقل حریص دانه مژده دام میدهد
پند چو نشنوی دلا سر بگذار بند را
سر بکمند میروم نه بخود از قفای او
بند چو محکم اوفتد سود چه بود پند را
آهوی سر بریسمان کایدت از قفا دوان
ای که سواره میروی تند مکش کمند را
هر چه بجام ریزدت نوش کن و سخن مگوی
نیست چو اختیار رو برنه چون و چند را
ترک نگاه را بگو تا زسپاه غمزه اش
چین و چگل بهم زند کاشعز و خجند را
مدحت مرتضی بگو آشفته مدح بخوان
چون صله تو می کند آن لب نوشخند را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و لذت عشق اشاره میکند و از زبانی استعاری برای بیان احساساتش استفاده میکند. او میگوید که در عشق باید زمان را غنیمت شمرد و از ملالت دوری کرد. همچنین تأکید دارد که عقل باید به محبت و شادی توجه کند و از پند و اندرز دوری کند. شاعر به شجاعت و ریسکپذیری در عشق اشاره میکند و میگوید که باید به زیباییهای عشق توجه کرد و از بازگشت به گذشته پرهیز کرد. در نهایت، او مرتضی (علی) را مدح میکند و به زیبایی و شیرینی عشق اشاره دارد.
هوش مصنوعی: اجازه بده تا آن لب خندان که مانند پسته خوش میشکند، دوباره شیرینی را رایج کند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که به دامن تو نرسیم و غم و اندوه ما برطرف نشود، در مسیر عشق تو به تندی نرو، که ما متلاشی شدهایم.
هوش مصنوعی: عقل تشنهی دستیابی به خوشیها و لذتهاست و به تو وعده میدهد که در دامها گرفتار نشوی. اگر نصیحتها را نشنوی، دلخوشیها میتواند تو را به بند بیاورد.
هوش مصنوعی: به سوی او میروم، نه به خاطر خودم، بلکه به دلیل پیروی از او. وقتی او به شدت سقوط کند، چه فایدهای دارد که پند و نصیحتها را قبول کنیم؟
هوش مصنوعی: ای آهوی سر بریده! بیا و از پشت دوان دوان بیا. تو که سواره هستی، با سرعت نرو و کمند را نکش.
هوش مصنوعی: هر چه در جامت ریختهای بنوش و چیزی نگو، چرا که وقتی اختیار کار از دست برود، دیگر بحث کردن درباره چگونگی و چرایی بیفایده است.
هوش مصنوعی: به او بگو که از نگاهش دوری کن، تا بتواند از سپاه چشمکهایش غم و اندوه را دور سازد و زیبایی و شادابی را به دست آورد.
هوش مصنوعی: مدح و ستایش علی(ع) را بکن و بیپروایی س رایت کن؛ زیرا این کار به تو پاداش میدهد و لبخند شیرین او را در پی خواهد داشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مژده گل چه میدهی عاشق مستمند را
داغ دل است هر گلی مرغ اسیر بند را
دود درون من ترا دفع گزند بس بود
جان کسی چه میکنی دود دل سپند را
چند ز بهر سوزمن گرم چو برق بگذری
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.