شدم آشفته همسایه به عشق خانهسوز امشب
منم آن خس که با شعله سر همخانگی دارم
مگر دست خدا برهاندم زین آتش سوزان
وگرنه من کجا آن قدرت مردانگی دارم
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
شدم آشفته همسایه به عشق خانهسوز امشب
منم آن خس که با شعله سر همخانگی دارم
مگر دست خدا برهاندم زین آتش سوزان
وگرنه من کجا آن قدرت مردانگی دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیت احساس آشفتگی و درد ناشی از عشق را بیان میکند. او خود را مانند خس و آشفته نشان میدهد که در آتش عشق میسوزد. او امیدوار است که خداوند او را از این آتش نجات دهد، چرا که به تنهایی توان مقابله با این سختی را ندارد.
هوش مصنوعی: دیشب در پی عشق و احساساتی که آتش میزند، به شدت نگران و آشفته شدم. من هماکنون مانند خسی هستم که با آتش در خانهاش حضور دارد و بر آتش و خطر آن آگاه است.
هوش مصنوعی: مگر اینکه خداوند مرا از این آتش سوزان نجات دهد، وگرنه من چه قدرتی دارم که بتوانم مثل مردان عمل کنم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زعقلم جان بتنگ آمد دل دیوانگی دارم
بجانم زآشنائیها سر بیگانگی دارم
نه دیر و نه حرم تسبیح و زنارم زکف رفته
بشمع که نمیدانم سر پروانگی دارم
برآنم تا نهم زنجیر زلف آن پری از کف
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.