کمتر بنفشه بوی کن ای غیرت بهار
ترسم که باغ روی تو گردد بنفشه زار
نه حاجتی بگل بودش نه بسنبلی
آنرا که باغ چهره بهار است و مو تتار
ای بوستان معنوی از داغ صورتت
زاطراف عاشقان تو چون لاله داغدار
گلراست پنجروزه تو را حسن بر دوام
آنرا خزان قرین و تو را نوبهار یار
گر بلبلی بنالد بر گلبنی زشوق
عشاق در نوا بگل روی تو هزار
سرو از تو ناز دارد و نسرین زتو صفا
حسن گلست از تو بگلزار مستعار
آشفته را مران تو زگلزار خویشتن
بی عندلیب نیست سزا طرف لاله زار
وانگاه عندلیبی و دستان سرای شاه
حیدر که آفرینش از او جوید افتخار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت بهار و گلها است و به ارزش و معنای عشق اشاره میکند. شاعر از باغ و گلها به عنوان نمادهای عشق و زیبایی یاد میکند و نسبت به کمبود عشق و زیبایی در محیط نگرانی دارد. او به لاله و گلها اشاره میکند و میگوید که بدون عشق و محبت، زیباییها بیمعنا میشوند. همچنین، شاعر به شخصیت حیدر به عنوان یک نماد الهامبخش اشاره میکند و او را منبع افتخار میداند. در کل، شعر تأکید بر اهمیت عشق و زیبایی در زندگی دارد.
هوش مصنوعی: کمتر به بوی بنفشه توجه کن، ای غیرت بهار، که نکنه باغ زیبایی تو به حالت پژمرده و یأس بیفتد.
هوش مصنوعی: او نه نیازی به گل دارد و نه به خوشههای گندم؛ زیرا باغ چهرهاش به زیبایی بهار است و موی او مانند تارتار (رنگین و زیبا) میباشد.
هوش مصنوعی: ای باغ پر معنا، زیبایی چهرهات آنچنان داغ و دلخراش است که عاشقان تو مانند لالهها، پر از غم و اندوه هستند.
هوش مصنوعی: گلی هستی که زیباییات در پنج روز میماند، اما فصل پاییز آن را از بین میبرد. در حالی که تو همچنان بهاری هستی و یار دلتنگیهایت همیشه پایدار خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر بلبل از شوق عاشقان بر گل و باغچه ناله کند، در مقابل گل روی تو، هزار بار زیباتر است.
هوش مصنوعی: سرو به خاطر زیباییهای تو خود را لوس میکند و گل نسرین به خاطر صفای وجود تو درخشان است. زیبایی گلها نیز از تو الهام گرفته و در باغها خود را به نمایش میگذارند.
هوش مصنوعی: آشفته را از باغ دل خود دور نکن، زیرا بدون بلبل، لالهزار ارزشمند نیست.
هوش مصنوعی: سپس پرندهای خوشنوا و باغ سلطنتی شاه حیدر که آفریدگار از او الگو میگیرد و به او افتخار میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خواجه، این همه که تو بر میدهی شمار
بادام ترّ و سیکی و بهمان و باستار
مار است این جهان و جهانجوی مارگیر
از مارگیر مار برآرد همی دمار
نیلوفر کبود نگه کن میان آب
چون تیغ آبداده و یاقوت آبدار
همرنگ آسمان و به کردار آسمان
زردیش بر میانه چو ماه ده و چار
چون راهبی که دو رخ او سال و ماه زرد
[...]
از دیدن و بسودن رخسار و زلف یار
در دست مشک دارم و در دیده لاله زار
بامشک رنگ دارم از آن زلف مشکرنگ
با لاله کار دارم از آن روی لاله کار
ماندست چون دل من در زلف او سیر
[...]
یکروز مانده باز زماه بزرگوار
آیین مهر گان نتوان کرد خواستار
آواز چنگ وبربط و بوی شراب خوش
با ماه روزه کی بود این هر دو سازگار
ورزانکه یاد از و نکنی تنگدل شود
[...]
باران قطره قطره همی بارم ابروار
هر روز خیره خیره ازین چشم سیل بار
ز آن قطره قطره، قطره باران شده خجل
ز آن خیره خیره، خیره دل من ز هجر یار
یاری که ذره ذره نماید همی نظر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.