گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

دیده برهم ننهم جز به حضور اغیار

نکنم خواب مگر زیر خم تیغ نگار

کام شیرین نکنم جز بغم تلخی عشق

بزم رنگین نکنم جز بجمال دلدار

عیش مشتاق نباشد بجز از ساحت دوست

عاشقان را چه تمنای گل و باغ و بهار

توئی آن تازه بهاری که تفاوت نکند

در رخ و زلف تو سنجند اگر لیل و نهار

ای زآهوت بخون غرقه غزال ختنی

ای خم زلفت کجت کعبه مشک تاتار

نقش روی تو صنم هر که برد تحفه بچین

در برش سجده نمایند بتان فرخار

بی تو نیش است و صداع است و خمار و غم و رنج

نای و نوش و می و مطرب دف و عود و مزمار

با تو باغست و بهار است و گل و لاله و مل

فصل دی داغ درون زهر بلا زحمت و خار

تا تو ای برق جهانسوز کنی جلوه بدشت

خرمن هستی آشفته بود وقف شرار

تا بسوزیش شود فانی و خاکستر او

ببرد باد صبا بر در حیدر چو غبار

پرده دار حرم سر خدا مظهر حق

کآفتابش به در خانه بود چون مسمار

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رودکی

گر شود بحر کف همت تو موج زنان

ور شود ابر سر رایت تو توفان بار

بر موالیت بپاشد همه در و گوهر

بر اعادیت ببارد همه شخکاسه و خار

فرخی سیستانی

ای ز کار آمده و روی نهاده به شکار

تیغ و تیر تو همی سیر نگردند ز کار

گاه تیغ تو بر آرد ز سر دشمن گرد

گاه تیر تو بر آرد ز بر شیر دمار

هیبت تیغ تو و تیر تو دارد شب و روز

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ازرقی هروی

دی در آمد ز در آن لعبت زیبا رخسار

نه چنان مست بغایت ، نه بغایت هشیار

طربی در دل آن ماه نو آیین زنبیذ

اثری در سر آن لعبت زیبا رخسار

از خم زلفش برگ سمنش غالیه پوش

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ازرقی هروی
منوچهری

بوستانبانا امروز به بستان بده‌ای؟

زیر آن گلبن چون سبز عماری شده‌ای؟

آستین برزده‌ای دست به گل برزده‌ای؟

غنچه‌ای چند ازو تازه و تر بر چده‌ای؟

دسته‌ها بسته به شادی بر ما آمده‌ای؟

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از منوچهری
عبدالقادر گیلانی

هرکه در پیش تو بر خاک بمالد رخسار

ملک کونین مسخّر بودش لیل و نهار

دگران گر به قدم بر سر کوی تو روند

من به سر بر سر کوی تو روم مجنون‌وار

سلطنت غیر تو کس را نسزد ز انکه به لطف

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه