گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

هر که ببازار عشق آرد جنس وفا

من شومش مشتری جان دهمش دربها

گر تو درآئی بدیر کعبه مقبل شود

ور تو روی از حرم کعبه فتد از صفا

آخرت ای کعبه نیست خون ذبیحی قول

زین همه قربانئی کایدت اندر منا

ناقه لیلی گذشت از بر مجنون بخشم

میرود و میکند رو زوفا در قفا

سای این می که بود میکده او کجاست

کز اثر نشاءاش سوخت همه ماسوا

خوش به نهان داشتم داغ بتی در درون

تا بکی ای چشم تر فاش کنی ماجرا

گر دل ما آهن است چشم تو آهن رباست

غمزه جادوی تو کوه برآرد زجا

جاذبه عشق تو می کشدم کو بکو

کاه رود لاعلاج بر اثر کهربا

معدن این می مگر بارگه کبریاست

کز اثرش بشکند شوکت شاه و گدا

ساقی این باده کیست دست خدا شیر حق

آنکه بمیخانه زد باده کشانرا صلا

هر که چو آشفته کرد خاک درش تاج سر

گشته مسلم بر او کشور فقر و فنا

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
امیر معزی

بر دل ما تا که هست نقش خرد پادشا

جون خرد اندر دل است نقش تو در جان ما

رای تو چون‌ کوکب است همت تو چون سما

حلم تو و طبع توست همچو زمین و هوا

خاقانی

عشق بیفشرد پا بر نمط کبریا

برد به دست نخست هستی ما را ز ما

ما و شما را به نقد بی خودیی در خور است

زانکه نگنجد در او هستی ما و شما

چرخ در این کوی چیست؟ حلقهٔ درگاه راز

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از خاقانی
عطار

مورچهٔ خط تو، کرد چو موری مرا

کی کند ای مشک مو مور تو چندین جفا

روی تو با موی و خط مور و سلیمان به هم

موی تو هندو لقب مور تو طوطی لقا

چون به بر مه رسید مورچه بر روی تو

[...]

مولانا

چند گریزی ز ما ؟ چند روی جا به جا ؟

جان تو در دست ماست همچو گلوی عصا

چند بکردی طواف گرد جهان از گزاف

زین رمه پُر ز لاف هیچ تو دیدی وفا ؟

روز دو سه‌ ای زحیر گِردِ جهان گشته گیر

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
همام تبریزی

چون سحر از بوی گل گشت معطر هوا

از نفس یار ما داد نشانی صبا

نه چه سخن باشد این چیست صبا تا کنم

نسبت بوی خوشش با نفس یار ما

کرد طلوع آفتاب یار درآمد ز خواب

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه