با سپاه مژه از قتل که باز آمدهای
که به خون غرقه تو چون چنگل باز آمدهای
عاشقان تو چو پیرامن تو شعله شمع
محفلافروز ولی دوستگداز آمدهای
به حرمخانه دلهای خرابت ره نیست
که تو ای شیخ همه ره به حجاز آمدهای
حال دل با خم زلفش سحر آهسته بگو
چون تو ای باد صبا محرم راز آمدهای
ره مده شانه و مقراض به خود بهر خدای
چون تو ای زلف مرا عمر دراز آمدهای
چو نیاز آرمت ای قبله عشاق به پیش
که سراپای همه عشوه و ناز آمدهای
طوف کعبه نبود فخر تو را فخر آنست
بر در میکده گر خود به نیاز آمدهای
با همه مستیت ای نرگس جادوی نگار
در محراب چرا بهر نماز آمدهای
تا که طغرات به مهر که بودای خط سبز
که به خون دو جهان خط جواز آمدهای
ننوازی دل آشفته چرا ای خم زلف
گر تو ای سلسله دیوانهنواز آمدهای
بر در میکدهای عرش کنی طوف به سر
چه شدت تا ز نشیبی به فراز آمدهای
اندر این خانه مگر پرتو حیدر دیدی
که به خاک در او بهر نیاز آمدهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احوالات عاشقانه و غمگین شاعر میپردازد. شاعر از آمدن معشوقی صحبت میکند که با زیبایی و جاذبهاش دلها را به آتش کشیده و به مانند شمعی در محفل عاشقان میدرخشد. او به زیباییهای این معشوق و تأثیر عمیق او بر دل عاشقان اشاره میکند و همچنین از دلتنگی و خواستههای خود از او میگوید. شاعر در این اشعار، معشوق را در مقام اعلای وجود قرار میدهد و از او میخواهد که به او توجه کند و نیازهای عاشقانهاش را برآورده سازد. در نهایت، شاعر تاکید میکند که معشوق باید به دل عاشق نگاهی بیندازد و از او غافل نباشد.
هوش مصنوعی: با چشمان خود که مانند تیر و سلاحی کشنده هستند، به من نگاه میکنی و این نگاه مثل یک کمین مخوف است. تو به خون و درد من بازگشتهای، همانطور که پرندهای به جنگل برمیگردد.
هوش مصنوعی: عاشقان تو مانند شمعهایی هستند که در دور تو میچرخند و محفل را روشن میکنند، اما تو به عنوان کسی که دلها را میسوزانی و داغ عشق را در دلها به وجود میآوری، آمدهای.
هوش مصنوعی: در دلهای خرابهوار، مسیر و راهی به سوی حرم وجود ندارد، چرا که تو ای شیخ، همه راهها به سمت حجاز آمدهای.
هوش مصنوعی: دل من حال خود را با کج شدن و درهم شدن موهایش در آرامش توصیف میکند. ای باد صبا، تو که به رازها آگاه هستی و از میانهی این رازها آمدهای، میدانم که چقدر به او نزدیک هستی.
هوش مصنوعی: به زلف من به خاطر خدا شانه و قیچی نزن، زیرا عمر من برای تو به طول انجامیده است.
هوش مصنوعی: ای قبلهی عاشقان، وقتی که به من نیاز داری، بیایید به جلو، چرا که تمام وجودت پر از زیبایی و جذابیت است.
هوش مصنوعی: اگر در کعبه فخر و مباهاتت تنها به خاطر مکان آن باشد، بهتر است که به در میکده بروی و با نیاز و humility حضور پیدا کنی، زیرا در آنجا نیز ارزشهایی وجود دارد که شاید از کعبه بیشتر به تو کمک کند.
هوش مصنوعی: با وجود حال و هوای مستی و زیبایت، چرا در مکان مقدس برای نماز آمدهای؟
هوش مصنوعی: تا زمانی که نشانههای عشق و محبت به وسعت و زیبایی حضور دارند، تو ای محبوب، با خط سبز و زیبا به گونهای در زندگیام نقش بستهای که حتی خون و زندگیام هم تحت تاثیر تو و عشقات قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: چرا دل نگران و بیقرار را نوازش نمیکنی، ای کسی که با زلفهای خمیدهات، دلهای دیوانه را مینوازی و مجذوب خود میکنی؟
هوش مصنوعی: در مقابل در میکدهای، برای رسیدن به اوج و مقام بالا، به شدت تلاش و کوشش میکنی، در حالی که از پایینترین نقطه به اینجا رسیدهای.
هوش مصنوعی: در این خانه تنها نشانههای وجود حیدر را میبینی که به خاطر نیازت به این در آمدهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای که با سلسلهٔ زلف دراز آمدهای
فرصتت باد که دیوانهنواز آمدهای
ساعتی ناز مفرما و بگردان عادت
چون به پرسیدن ارباب نیاز آمدهای
پیش بالای تو میرم چه به صلح و چه به جنگ
[...]
دلربایانه دگر بر سر ناز آمدهای
از دل من چه به جا مانده که باز آمدهای
از عرق زلف تو چون رشته گوهر شده است
همهجا گرچه به تمکین و به ناز آمدهای
در بغل شیشه و در دست قدح، در بر چنگ
[...]
بهر پرسیدنم ای مایهٔ ناز آمدهای
بندهات من که عجب بندهنواز آمدهای
تا به گنجشک دل ما چه رسد آه که تو
مژه گیرندهتر از چنگل باز آمدهای
سرو من اینقدر این سرکشی و ناز چرا
[...]
ای که با لشکر مژگان دراز آمدهای
دل که تاراج تو شد بهر چه باز آمدهای
دگران ناز فروشند ولیکن گه و گاه
تو پریچهره سراپا همه ناز آمدهای
عجب است ای شه خوبان که به صید مگسی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.