مژده ای دل که اویسی ز قَرَن میآید
بوی رحمٰن به من از سمت یمن میآید
عشق چو نور نبی در دل من جلوهگر است
عجبی نیست اویس ار ز قَرَن میآید
شوکت خار شد و نوبت دم سردی دی
بلبلان مژده که گل سوی چمن میآید
زاغ گو نغمه ناخوش مرا اندر باغ
که سحر بلبل با صوت حسن میآید
گو به یعقوب دو چشمان تو روشن که بشیر
اینک از مصر سوی بیت حزن میآید
دل بیمار چه مانی که مسیحی به رَه است
کز دمش روح روان باز به تن میآید
باد مشاطه گلزار همهروزه به باغ
بهر آرایش سوری و سمن میآید
شده در عین غم آشفته طربناک مگر
به سوی طوس رفیقی ز وطن میآید
خاکبوسی شه طوس مبارک بادش
که باید سر سودایی من میآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از شاعری حاکی از آمدن شخصیتی مهم و معنوی به نام اویس است که بویی از رحمتی بزرگ به همراه دارد. عشق به نور نبوی در دل شاعر تابیده و او جذابیت این آمدن را توصیف میکند. شاعر به مژدهای از شکفتن گل و آواز بلبلان اشاره دارد و از خبر خوشی درباره نور و عشق میگوید. همچنین به یعقوب و بلاغت داستان او اشاره کرده و از درد و رنج دل بیمار سخن میگوید که مسیحی در حال آمدن است تا نشاط و حیات را به او بازگرداند. شعر در نهایت به احساس شوق و انتظار برای دیدار دوستان و عزیزان و برای بهار و طراوت اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ای دل، خوش خبر باش که شخصی از نسل اویس به زودی میرسد و عطر رحمت الهی از سمت یمن به سوی من میآید.
هوش مصنوعی: عشق همانند نوری که از شخصیت پیامبر میتابد، در دل من روشن است. جای تعجب نیست اگر اویس از قرنهای گذشته به این عشق و روشنایی دست یابد.
هوش مصنوعی: شکوه و زیبایی گلها کم شده و زمان غمگینی بلبلان فرا رسیده است، اما خبر خوب این است که گلها دوباره به باغ میآیند.
هوش مصنوعی: زاغ به من بگو که در باغ نغمههای زشت نزن، چون سحر بلبل با صدا و زیباییاش میآید.
هوش مصنوعی: به یعقوب بگو که چشمانت باید روشن شود، زیرا بشیر از مصر به سمت خانه حزن (بیت حزن) میآید.
هوش مصنوعی: دل بیمار چه حالتی دارد وقتی که مسیحی در راه است، چرا که با نفس او روح زنده دوباره به تن باز میگردد.
هوش مصنوعی: باد مانند آرایشگری است که هر روز به باغ میآید تا گلها را زینت کند و زیبایی گلها را بیشتر کند.
هوش مصنوعی: در حالی که دردی بزرگ در دل دارم و حالتی آشفتهام، اما شادی و نشاطی در وجودم به وجود آمده است. این شادی به خاطر آمدن دوستی از وطن به سمت طوس است.
هوش مصنوعی: تحسین و بزرگداشت خاکی که زیر پای شاه طوس است، باعث خوشحالیام میشود، زیرا این مکانی است که به یاد آرزوی دیوانهوار من میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اینچنین تند که آن قلبشکن میآید
سهمی از غمزهٔ او در دل من میآید
چه خطا رفت ندانم که بر ابرو زده چین؟
بهر آرا من آن ترک ختن میآید
سخنی از دهنش گفتم و زد بر دهنم
[...]
این چه بادست که از سوی چمن می آید
وین چه خاکست کزو بوی سمن می آید
این چه انفاس روان بخش عبیر افشانست
که ازو رایحه ی مشک ختن می آید
دمبدم مرغ دلم نعره برآرد ز نشاط
[...]
خانه بر دوش غریبی ز وطن میآید
رو خراشیده عقیقی به یمن میآید
آنچه بر زلف ایاز از دهن تیغ نرفت
از حسودان به سر زلف سخن میآید
حرم عصمت یوسف چه نشاطانگیز است
[...]
آتشین مرغ دلم چون به سخن میآید
شمعسان آتشم از دل به دهن میآید
من نخواهم که شکایت بنویسم که قلم
آتشی دارد و هرشب به سخن میآید
از شهیدان خوددار خواسته باشی تو نشان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.