کالای جان نه چیزیست کِش سرسری توان داد
یا دل که هر دم او را بر دلبری توان داد
حق جوی همچو حلاج تا سر به دار بازی
ورنه به پای هر خس کی خود سری توان داد
خود در طلب میازار یوسف بجو به بازار
کاندر بهای حسنش مشت زری توان داد
ما بسملیم از عشق کو یار سیمساعد
کز شوق خنجر او خود خنجری توان داد
خاریم ما در این باغ چون عشق تربیت کرد
از آبیاری او لابد بری توان داد
ساقی تو صاف داری خامند این حریفان
خیز و بجو حریفی کِش ساغری توان داد
مرغ دلم به دامت جانا چو خانهزاد است
او را ز نوک پیکان بال و پری توان داد
ویرانسرای دل را دادی به خیل غمزه
ملکی بود گر آباد بر لشکری توان داد
دادی به ترک چشمت از چه حکومتِ دل
کی کشور مسلمان بر کافری توان داد
جز مصطفی و آلش کس در جهان ندیدم
کاندر نثار مدحش شعر تری توان داد
آشفته مدحخوان شد یارب به حیدر و آل
از هشت باب خلدت او را دری توان داد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر درباره عشق و دردهای ناشی از آن سخن میگوید. او به مخاطب یادآوری میکند که ارزش عشق و محبت نه در چیزهای دنیوی بلکه در احساسات عمیق و واقعی است. به صورت استعارۀ حلاج، او به جستوجوی حقیقت و معنای عمیق این عشق میپردازد. شاعر از عشق و محبوبی که زندگیاش را ویران کرده، سخن گفته و نشان میدهد که رنج و غم ناشی از این عشق، جزئی جدایی ناپذیر از وجود انسانی اوست. اشاره به یوسف و ساغی به عنوان نمادهای عشق و زیبایی، نشاندهندۀ تلاش انسان برای یافتن عشق حقیقی و خالص است. در نهایت، شاعر تأکید میکند که در دنیا هیچ کس به جز پیامبر اسلام و خاندان او را نمیشناسد که شایستهی مدح و ستایش باشد.
هوش مصنوعی: محصول واقعی زندگی نه چیزی است که به سادگی بتوان به آن بیتوجهی کرد، یا نمیتوان دل را هر لحظه به کسی سپرد و بروز احساسات کرد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی حق را جستجو کنی و در این مسیر پایدار بمانی، باید همچون حلاج که به خاطر عقایدش به دار آویخته شد، فداکار و استوار باشی. در غیر این صورت، هیچگاه نمیتوانی بر ناملایمات و دشواریها غلبه کنی و تسلیم نشوی.
هوش مصنوعی: در جستجوی معشوق خود، خود را اذیت نکن، به دنبال یوسف باش، زیرا برای خریدن زیبایی او باید بهایی گران پرداخت.
هوش مصنوعی: ما از عشق به شدت آسیبپذیریم، اما یار ما که با بازوهای نازکش جذابیت دارد، به قدری شوقانگیز است که میتواند به ما درد و رنج برساند.
هوش مصنوعی: ما در این باغ مانند خارها هستیم، زیرا عشق ما را پرورش داده است و بدون آبیاری او، قطعاً نمیتوانستیم به این وضعیت برسیم.
هوش مصنوعی: ای ساقی! تو شراب را به خوبی مینوشانی، به جمع حریفان برو و کسی را پیدا کن که بتواند با ساغر تو هماهنگ شود و سرحالی بیاورد.
هوش مصنوعی: دل من مانند پرندهای است که به دام تو گرفتار شده و حالا مثل پرندهای هست که در خانهای بزرگ شده است. اگر تو به او اجازه دهی، میتواند با بال و پر تازهای از نوک پیکان تو پرواز کند.
هوش مصنوعی: دل ویران و افسردهام را به دست اشک و غم سپردی. اگر این قلب میتوانست آباد شود، قادر بود بر لشکری از احساسات تسلط یابد.
هوش مصنوعی: چشمانت به دیگری توجه دارد و بر این اساس، چگونه میتوان دل را که در دست توست، به کسی که به او ایمان ندارد واگذار کرد؟
هوش مصنوعی: جز پیامبر و خانوادهاش، کسی را در جهان ندیدم که شایسته باشد برای ستایش او شعری تازه سرود.
هوش مصنوعی: خدایان را ستایش کرد و به یاد حیدر و خانوادهاش بهشت را از هشت در آن به او معرفی کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.