عشق چوپان بُوَد و ما همه عالَم گَلهایم
حُسن قصاب و به کشتن همگی یکدلهایم
وسعت حوصلهٔ کون و مکان یک نفس است
تا نگویند به ما خلق که بیحوصلهایم
زلف تو سبحه مسلم شد و زنار مغان
چون نکو مینگرم جمله ز یک سلسلهایم
اندر این خانه به جز پرتو شمعی نَبُوَد
ما همه پنجرهسان روشن از آن مشعلهایم
همه مجنون و یکی محمل لیلی نشناخت
چون جرس بیهده شورافکن این قافلهایم
رحمی ای خضر که شب آمد و دزدان از بر
همرهان رفته و ما مانده در این مرحلهایم
قاسم جنت و دوزخ چو تویی غم نَبُوَد
همچو آشفته گر آویخته در سلسلهایم
عملی نیست به جز نامهسیاهی یارب
چون مدیح علی آورده به یاد صلهایم
مرتع ماست محبت، علیش مهر و گیاست
گر جز این خواب و خوری هست برون زین گَلهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و حالاتی میپردازد که در آن انسانها به عنوان گلهای از گوسفندها تحت هدایت چوپانی به نام عشق تصویر میشوند. عشق، به عنوان نیرویی اصلی، همه افراد را به هم متصل کرده و نشاندهنده وابستگی و همدلی آنها است. شاعر همچنین به تمایزات بیرونی و ظاهری اشاره میکند و میگوید که همه انسانها در اصل با هم یکی هستند. در ادامه، به مسائلی چون همرنگی با عشق، انتظار برقراری ارتباطات عمیق و اهمیت محبت اشاره میشود. در نهایت، به مفاهیم جنت و دوزخ اشاره و به این نکته پرداخته میشود که عمل انسانها در این دنیا تاثیری بر سرنوشت آنها خواهد داشت. این شعر در کل به تفکرات عمیق انسانی و عشق به عنوان اصلیترین مفهوم زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: عشق مانند چوپانی است که ما همه به عنوان گلهای از دامها در دستان او هستیم. زیبایی عشق مانند قصابی است که با شجاعت تمام، همه ما را به یک شکل میکشد و به این کار با یک دل راضی است.
هوش مصنوعی: دنیای موجودات، تنها به اندازهٔ یک نفس وسعت دارد تا دیگران نگویند که ما بیحوصلهایم.
هوش مصنوعی: زلف تو به مانند تسبیح مسلمانان شده و زنجیر مغان. وقتی خوب نگاه میکنم، میبینم که همه ما از یک رشته هستیم.
هوش مصنوعی: در این خانه جز نور شمعی وجود ندارد، ولی ما همه مانند پنجرهها هستیم که از آن نور روشن شدهایم.
هوش مصنوعی: همه دیوانهاند و تنها یک نفر است که لیلی را میشناسد. مانند زنگی که بیهدف در این کاروان صدا ایجاد میکند، ما نیز به همین گونهایم.
هوش مصنوعی: ای خضر، چه رحمتی در شب که دزدان از رفقا رفتهاند و ما در این مرحله تنها ماندهایم.
هوش مصنوعی: هرگاه تو در کنار ما باشی، دیگر هیچ غمی وجود نخواهد داشت، زیرا ما مانند رشتهای به هم متصل شدهایم که این اتصال ما را آرام میکند.
هوش مصنوعی: هیچ کاری جز نوشتن یک یادداشت سیاه و ناخوشایند برای تو وجود ندارد، ای خداوند، زیرا یادآوری ستایش علی در اینجا در حقیقت به یاد آوری نوعی صله و ارتباط با اوست.
هوش مصنوعی: محبت همچون مرتع و چراگاهی است که در آن دو چیز وجود دارد: مهر و گیاه. اگر غیر از این حالت، همچنان در خواب باشی و از این نعمتها بیخبر، ما از این حالت بیرون رفته و جدا هستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.