گر این کرشمه بود آن نگار ترسا را
سزد که سجده کنم بعد از این کلیسا را
کشانکشان ز حرم شیخ را به دیر آرد
دهد چه تاب خم طرهٔ چلیپا را
به حی چه جلوه کند با جمال جانافزا
به عشوه سازد مجنون خویش لیلا را
به مصر اگر گذرد با لب شکرافشان
ز مهر یوسف دل برکند زلیخا را
به پردهٔ دل وامق خیالش ار گذرد
ز خویشتن طلبد عذر عشق عذرا را
ز عکس رویش یک پرتو آتش موسی
ز لعل اوست دم جانفزا مسیحا را
شکست رونق اسلام ابروان کجش
چو ذوالفقار دو سرپشت خیل اعدا را
چو ذوالفقار همان تیغ آبدار که بود
به کف به روز دغا شیر دشت هیجا را
علی وصی رسول آنکه در صباح غدیر
نبی به شأنش فرمود کنت مولا را
از آن زمان که زمین حرم شدش مولد
شرق به گنبد خضراست سطح غبرا را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دو زلف تو صنما عنبر و تو عطاری
به عنبر تو همی حاجب اوفتد ما را
مرا فراق تو دیوانه کرد و سرگردان
ز بهر ایزد دریاب مر مرا یارا
بمان بر تن من زلف عنبرینت که هست
[...]
اسیر شیشه کن آن جنیان دانا را
بریز خون دل آن خونیان صهبا را
ربودهاند کلاه هزار خسرو را
قبای لعل ببخشیده چهره ما را
به گاه جلوه چو طاووس عقلها برده
[...]
اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
فراغت از تو میسّر نمیشود ما را
تو را در آینه دیدن جمال طَلعت خویش
بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم
[...]
به سرنمی شود از روی شاهدان ما را
نشاط و خوش دلی و عشرت و تماشا را
غلام سیم برانم که وقت دل بردن
به لطف در سخن آرند سنگ خارا را
به راستی که قبا بستن و خرامیدن
[...]
زمانه حله نو بست روی صحرا را
کشید دل به چمن لعبتان رعنا را
هوای گل ز خوشی یاد می دهد، لیکن
چه سود چون تو فرامش نمی شوی ما را
ز سرو بستان چندین چه می پرد بلبل
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.