رتبه عشق برونست زادراک قیاس
عقل مستأصل چونست قرین افلاس
پایه اش گاه بفر شست و گهی بر سر عرش
پرتو عشق زآفاق عیان و زانفاس
شاه را گر نبود تاج و نگین سلطان نیست
عشق را رتبه نکاهد بود ار کهنه پلاس
عشق در کسوت درویش اگر جلوه کند
قدر لؤلؤ نشود کم چه بپوشی افلاس
عقل شیر است ولی عشق بود آتش طور
شیر را لاجرم از شعله نار است هراس
ساقیا تو خضری و جام میت آب حیات
رحمتی بر من عطشان بچشان از این کاس
مانده آشفته گم گشته به تیه حیرت
همچون آن مور که بیچاره فتاده در طاس
بزن ای دست خدا بر مسم اکسیر مراد
کیمیا زر کند ار ذرهای افتد به نحاس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مقام و رتبهی عشق و عقل میپردازد. شاعر بیان میکند که عشق برتر از عقل است و این دو، درContradiction هستند. عشق ممکن است در سطوح مختلف، حتی در لباس درویش، ارزش خود را حفظ کند. عقل مانند شیر است که از آتش عشق میترسد. شاعر همچنین به طلب آب حیات از ساقی اشاره میکند و حالتی از سرگشتگی و حیرت را به تصویر میکشد. در نهایت، او خواهان معجزهای است که او را از این وضعیت نجات دهد.
هوش مصنوعی: محبت و عشق، فراتر از درک و تحلیل عقلانی است و نمیتوان آن را با معیارهای منطقی سنجید. عشق با فقر و ناتوانی عقل در مقایسه است، چرا که عقل به تنهایی نمیتواند به عمق درک عشق دست یابد.
هوش مصنوعی: معنای این بیت این است که عشق در گاهی به اوج شکوه و عظمت خود میرسد و در دیگر مواقع در ظاهری ساده و دلنشین به چشم میآید. این احساس عمیق و خاص، از دور و بر و همچنین از وجود ما سرچشمه میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر شاه تاج و نگینی نداشته باشد، هنوز سلطان نیست. عشق هم هیچگاه از ارزشش کم نمیشود، حتی اگر لباسی که بر تن دارد کهنه باشد.
هوش مصنوعی: اگر عشق در قالب یک درویش ظاهر شود، ارزشش کمتر از مروارید نمیشود، حتی اگر ظاهری فقیر داشته باشد.
هوش مصنوعی: عقل مانند شیری است که قوی و پراحساس است، اما عشق همچون آتش کوه طور، پرشور و سوزان است. به همین دلیل، شیر از شعله آتش میترسد و احساس خطر میکند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، تو مانند درخت سبز هستی و جام می تو مانند آب حیات است. رحمتی بر من که تشنهام نازل کن و از این کاسه به من بنوشان.
هوش مصنوعی: در اینجا توصیف فردی است که در سردرگمی و حیرت به سر میبرد، مشابه مورچهای که به طور ناخواسته در ظرفی گیر افتاده و نمیتواند راه خود را پیدا کند. احساس او نشاندهنده ناتوانی و بیچارگی است.
هوش مصنوعی: ای دست خدا، بر من بزن، تا آرزوهایم به حقیقت بپیوندد و همچون کیمیا که طلا میسازد، اگر ذرهای از خواستت بر من بیفتد، زندگیام را طلایی کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صاحبا به هر رهی یک قدری می بفرست
نه از آن می که بود در خور پیمانه وطاس
زان می بیشر و بیشور که بیسیمان را
ساغر او کف دستست وصراحی کریاس
ختم قرآن خدا هست از این رو برناس
زانکه تعبیر کلامش ز ازل کرد نیاس
مصحف حضرت حق را تو معبر باشی
گر دلت جمع کنی از غم و شر وسواس
کرد تعلیم خدا اعلم لدنی جان را
[...]
نیست نحاس کش از مطرقه داند همه کس
سبز دارد بن دندان ضواحک نحاس
دل برون میرود از پرده، خدا را نفسی
حرف در پرده بگو زان شه بی ستر و لباس
اسم اعظم رقم حق و یداللّه راقم
روح اعظم قلم و لوح دل ما قرطاس
نفس حق چه بود معنی الهام و سروش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.