این فتنه که چشم تو برانگیخت
بس خون که زمردمان فروریخت
چون شمع زبسکه سوختم دوش
پروانه بدامنم در آویخت
تا زلف تو شد کمند دلها
زنار برید و سبحه بگسیخت
پرویزن چرخ در فراقت
بس خاک بفرق عاشقان بیخت
نام تو شنیدم از لب غیر
این زهر که با شکر در آمیخت
تا مرغ دلم گرفت بالی
در زلف تو طرح آشیان ریخت
ای شیر خدا زسطوت هجر
آشفته بدرگه تو بگریخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به شرح درد و رنج عاشقی میپردازد. شاعر از تأثیر جذابیت و زیبایی معشوق خود بر دلهای عاشقان میگوید و به خونریزی و غم ناشی از دوری او اشاره میکند. او خود را مانند شمعی میبیند که در آتش عشق میسوزد و پروانهای که به دور آن میچرخد. همچنین، اشارهای به این دارد که نام معشوق را از زبان دیگران شنیده و این موضوع او را آزار داده است. در نهایت، شاعر از احساس آشفتهاش به هنگام جدایی از معشوق سخن میگوید.
هوش مصنوعی: این بلایی که نگاه تو به راه انداخت، خونهای زیادی را بر زمین ریخت.
هوش مصنوعی: دیشب به خاطر احساساتی که داشتم، مانند شمعی که سوخته است، پروانهای به دامن من چسبید.
هوش مصنوعی: زمانی که زلفهای تو به مانند کمند، دلها را در خود گرفت، دلها از بند رهایی یافتند و ذکر و تسبیح بر هم خورد.
هوش مصنوعی: در زمان دوری تو، چرخ زمان به اندازهای در دل عاشقان غم و اندوه افکند که همچون خاک بر سر آنها ریخت.
هوش مصنوعی: تا به حال نام تو را از دیگران شنیدهام، اما این سخنانی که از آنها میشنوم، مانند زهر است که با شکر مخلوط شده.
هوش مصنوعی: وقتی دل من احساس پرواز کرد، در کنار تو به فکر ساختن یک آشیانه افتادم.
هوش مصنوعی: ای شیر خدا، از شدت غم جدایی، در برابر تو به وحشت افتادهام و فرار کردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گردون ز برای هر خردمند
صد شربت جان گزا در آمیخت
گیتی ز برای هر جوانمرد
هر زهر که داشت در قدح ریخت
از بهر هنر در این زمانه
[...]
این رنگ نگر که زلفش آمیخت
وین فتنه نگر که چشمش انگیخت
وین عشوهنگر که چشم او داد
دل برد و به جانم اندر آمیخت
بگریخت دلم ز تیر مژگانش
[...]
گوهر به میان زر برآمیخت
چون ریگ بر اهل ریگ میریخت
تا مهر رخ تو دل برانگیخت
بس چشمه ی خون ز دیدگان ریخت
گویی ز ازل خدای بی چون
با مهر تو خاک ما برانگیخت
عشق رخت ای نگار گلبوی
[...]
لیلی می گفت و اشک می ریخت
وز پنجه به فرق خاک می بیخت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.