عاشق و میْپرست و شیداییم
رانده از کعبه و کلیساییم
نه پسند برهمنیم و نه شیخ
پیش این هردو فرقه رسواییم
بگسستیم سبحه و زنار
نه مسلمان کنون نه ترساییم
وقت وصف شکرلبان لالیم
گرچه ما طوطیان گویاییم
ما ندانیم هیچ در عالم
لیک بر جهل خویش داناییم
گر به تشخیص حسن او کوریم
وه که بر عیب خویش بیناییم
گرچه پنهان به ظلمت نفسیم
لیک در نور عشق پیداییم
گلشکر زآن لبان لعل بیار
زآن که ما دردمند سوداییم
گرد نعلین صاحب معراج
دشتپیما و عرشفرساییم
متکثر به کثرت امکان
وقت توحید فرد و تنهاییم
تا دل و دیده وقف خوبانست
گرچه زشتیم لیک زیباییم
هوشیاری مبادم آشفته
ما که سرمست عشق مولاییم
گرچه لاشیء و پست و ناچیزیم
قطره متصل به دریاییم
حسب ما به چار مادر نیست
به نسب نه ز هفتآباییم
خانهزادیم عشق سرمد را
به همه کاینات مولاییم
چار تکبیر بر جهان زدهایم
مردگان را دم مسیحاییم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به که ما دل ز عهد نگشاییم
وز چنین عهدهای برون آییم
آرزومند آن نظر ماییم
روز و شب اندرین تمناییم
او بهانه است جملگی مائیم
پیش بینا چو روز پیدائیم
جمع مدهوش بیسر و پائیم
شام یکجا و صبح یکجائیم
غرقهٔ بحر بیکران مائیم
گاه موجیم و گاه دریائیم
بلبل گلستان معشوقیم
عاشقانه به عشق گویائیم
آفتاب سپهر جان و دلیم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.